یادداشت

علی اعطا، مشاور رسانه‌ای معاون معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی

گزارش به نسل بی‌سن فردا

من همیشه فکر می‌کردم که معماری باید یک هنر پایه‌ای باشد». محمود دولت‌آبادی که او را به‌عنوان یکی از چهره‌های سرشناس ادبیات معاصر می‌شناسند، در آخرین نشست «یکصد معمار، یکصد انتخاب» علاوه بر این جمله مهم، حرف‌های کوتاه اما تأثیرگذاری برای حاضران حوزه معماری فراهم کرده بود.

حرف‌هایی که با اهداف این نشست تخصصی هم به‌نوعی همراه بود. مهرماه
سال گذشته، در انجمن مفاخر ایران طرحی کلید خورد با عنوان «یکصد معمار، یکصد
انتخاب». بر مبنای این طرح مقرر شده بود در طی یک بازه زمانی یک‌ساله، در جلساتی
ماهانه، صد معمار شناخته‌شده ایرانی، هر یک بنایی را به‌عنوان اثر برگزیده معماری
معاصر ایران انتخاب کنند؛ و البته توضیح دهند که چرا آن بنا را برگزیده‌اند. قاعده
آن بود که هیچ معماری نمی‌توانست اثری از خود – یا اثری تکراری که دیگران
پیش‌تر انتخاب و معرفی کرده‌اند- انتخاب کند و هر انتخاب می‌بایست متعلق به دوره
معاصر و متأخر باشد به این معنی که در ۶٠ سال اخیر ساخته شده باشد. اخیرا، هفتمین نشست
از سلسله‌نشست‌های یکصد معمار، یکصد انتخاب برگزار شد و برخلاف شش نشست اول که در
آمفی‌تئاتر باغ‌موزه قصر انجام شده بود، در موزه هنرهای دینی امام‌علی(ع) برگزار
شد. از سوی برگزار‌کنندگان سلسله‌نشست‌های یکصد معمار، یکصد انتخاب، چهار هدف اصلی
مطرح شده؛ اهدافی از قبیل کمک به جریان نقد معماری یا کمک به تولید علم. اما در
میان اهداف ذکرشده، عبارتی هست که به نظرم باید روی آن مکث کرد؛ «تبیین اصول
معماری معاصر ایرانی از طریق ارائه مصادیق توسط معماران صاحب‌نظر ایرانی
.

گزارش به نسل بی‌سن فردا

رضا براهنی، منتقد ادبی، نویسنده و شاعر کتابی دارد به نام «گزارش به
نسل بی‌سن فردا» که مجموعه‌ای است از مقالات یا سخنرانی‌هایی که پیش‌تر منتشر یا
ایراد شده. در کتاب گزارش به نسل بی‌سن فردا، مطلبی هست با عنوان غیرمتعارف
«ادبیات ایرانی معاصر». براهنی در سطور آغازین آن می‌نویسد: «دوستان و عزیزانی که
در این مجلس حضور دارند ممکن است بی‌درنگ سخنران را در برابر این پرسش قرار دهند
که چرا عنوان سخنرانی، ادبیات معاصر ایران و یا ادبیات ایران معاصر انتخاب نشده و
به‌جای آن ادبیات ایرانی معاصر انتخاب شده… خلاصه ممکن است او بگوید شما فقط عنوان
را جابجا و عوض کرده‌اید». در ادامه این متن، براهنی برای اینکه توضیح روشن‌تری از
این جابه‌جایی ناگهانی کلمات بدهد، می‌نویسد: «آن «ی» را من به آخر «ایران» اضافه
می‌کنم تا ما آن سه کلمه را در سایه آن بهتر ببینیم
.

نشست یکصد معمار، یکصد انتخاب از این زاویه اهمیت دارد که در برابر
برخی از نظریه‌پردازی‌های بی‌حاصل آکادمیک و دانشگاهی درباره هویت ایرانی در
معماری معاصر، سعی می‌کند زاویه نگاه را از سوی نظریه و مبانی نظری، به سوی دیگر
یعنی آثار ساخته‌شده ببرد. معماران، آثاری را برمی‌گزینند و معرفی می‌کنند و تلاش
می‌کنند براساس مبانی فکری خود توضیح دهند اثر منتخبشان، چرا ممتاز است و با چه
منطقی آن را برگزیده‌اند؛ و اگر بتوان توضیح داد، بگویند که چرا این اثر را
«ایرانی
» می‌دانند.
پیش‌تر نوشتم در میان اهداف برنامه عبارتی هست که به نظرم باید روی آن مکث کرد؛
«تبیین اصول معماری معاصر ایرانی از طریق ارائه مصادیق توسط معماران صاحب‌نظر
ایرانی
.

با کمی تسامح می‌توان گفت این «ی» همان است که در «ادبیات ایرانی
معاصر» آمده بود؛ اگر تعبیر رضا براهنی را بار دیگر مرور کنیم که «آن «ی» را من به
آخر «ایران» اضافه می‌کنم تا ما آن سه کلمه را در سایه آن بهتر ببینیم». به عبارت
دیگر، این یکصد انتخاب از یکصد معمار، قرار است به این شکل توضیح داده شوند که چرا
به معماری ایرانی معاصر تعلق دارند. یعنی این آثار معماری، که در ۶٠ سال اخیر
ساخته شده‌اند، دارای کدام ویژگی‌های شکلی، فضایی و کالبدی بوده‌اند که «ایرانی»
دانسته شده‌اند؟ و اگر این برداشت ساده‌انگارانه را کنار بگذاریم که می‌گوید هر اثری
که در ایران ساخته شده، لاجرم ایرانی است؛ بی‌تردید این پرسش، پرسش مهمی است. حتی
اگر باورمان این باشد که آثار معماری ایرانی معاصر، بیش از اینکه به گذشته تاریخی
ایران شبیه باشند، به معماری دنیای امروز شبیه‌ هستند
.

معماری با محمود دولت‌آبادی

از جوانی
فکر می‌کرده‌ام که معماری، می‌بایستی هنر پایه باشد، برای اینکه فکر می‌کردم انسان
با نیازهایش هنر را پدید می‌آورد. معماری هنری است که به انسان پناه می‌دهد و هنری
است که انسان را در خودش دچار می‌کند». هفتمین نشست یکصد معمار، یکصد انتخاب، با حضور
محمود دولت‌آبادی طعم و رنگی دیگر گرفته بود؛ میهمانی از جهان رنگین ادبیات. آمد و
از معماری گفت و بریده‌ای از رمان کلیدر را خواند، که روایتی از ساخته‌شدن رباط
بود. من در نشست هفتم، در مقام یکی از سخنرانان مدعو، خلاقیت بهروز مرباغی، مدیر
طرح یکصد معمار، یکصد انتخاب، در دعوت از محمود دولت‌آبادی را ستودم؛ چنان‌که در
این نوشته. جامعه معماری امروز ما، نیاز آشکاری دارد تا مرزهای فهم فرهنگی و
سرزمینی‌اش را کمی جلوتر براند
.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا