یادداشت

بایزید مردوخی، کارشناس اقتصادی

تهران و شهردار برنامه‌ریز

در شهر تهران با ابربحران‌ها مواجه هستیم که می‌توان از طریق سیاست‌های اقتصادی، آن را چاره کرد.

برنامه‌های گزینه‌های پیشنهادی برای شهرداری تهران و کلان‌شهر‌های
مهم، به اعضای منتخب شوراهای پنجم تحویل داده شده است. بدون تردید انتخاب شهردار کلان‌شهر
تهران به دلیل اهمیت راهبردی برای کل کشور، دارای حساسیت‌های مضاعف است. به نظر می‌رسد
محمدعلی نجفی براساس شواهد و قرائن، از شانس بیشتری نسبت به سایر گزینه‌ها برای
جلب اعتماد منتخبان تهران، برخوردار است. نگارنده تجربه همکاری با ایشان در سازمان
برنامه و بودجه دولت اصلاحات را دارد. با حضور این استاد دانشگاه و مدیر توانمند
در سازمان، آرامش نسبی در آن برقرار شد و تلاش ایشان در راستای حفظ منابع انسانی
کارآمد، جالب توجه بود. در آن تیم بیشتر استادان دانشگاهی آگاه با تحصیلات بین‌المللی
حاضر بودند
.

محمدعلی نجفی، آن سازمان پیچیده و پر از مسئله را به شکل مناسبی اداره
کرد و با نظر منفی و منطقی نسبت به ادغام سازمان امور اداری و استخدامی با برنامه
و بودجه، از آن جدا شد. او به درستی معتقد بود دو گروه خونی را نمی‌توان در یک
سازمان بعد از ایشان جمع کرد اما برخلاف نظر نجفی، این آسیب به سازمان برنامه وارد
شد که تا امروز هم باقی مانده است. آنچه در این میان مهم است، عبور کامل از مسیر گذشته
شهرداری تهران است. شهردار بعدی تهران با هر ابتکاری که به خرج می‌دهد، باید مسیر
اشتباه گذشته را کنار بگذارد تا باخاصیت برنامه‌ریزی مؤثر که در محمدعلی نجفی وجود
دارد، امکان اصلاحات تدریجی را فراهم کند
.

تهران فاقد برنامه میان‌مدت برای اداره است. حضور ده‌ها نهاد، سازمان
و مجموعه تصمیم‌گیر در زمینه امور داخلی شهر و عملکرد خودمختار آنان، از مهم‌ترین
معضلات پایتخت است. اولین کاری که در این «نهادسازی» یا «اصلاح نظام تدبیر» ضروری
است، یکپارچه‌سازی امور شهر تهران زیر نظر واحدی به نام شهرداری است. مدیریت‌های
متعدد و متفاوت می‌توانند ذیل یک حکم در یک سازمان واحد به نام شورای شهر تهران و
شهرداری تهران گرد هم آیند که به نظر می‌رسد دکتر نجفی با توجه با مجموعه ارتباطات
و جایگاه شخصیتی و مدیریتی و اعتماد دولت مستقر به او، از عهده این کار برمی‌آید.
این اقدام می‌تواند بزرگ‌ترین میراث او برای مدیریت شهری تهران باشد. بسیاری از
شهرهای دنیا، این حالت را دارند. نگارنده شاهد بوده که شهردار شهری مانند مارسی،
مانند رئیس‌جمهور فرانسه اختیارات وسیعی دارد، درحالی‌که شهر عجیب و غربیی نیست
. حال در نظر بگیرید شهرداران نیویورک، پاریس و لندن چه اختیاراتی دارند.

به موازات این تلاش می‌توان برای امور مختلف شهر تهران برنامه‌ریزی
کرد
. این امور آن‌قدر پیچیده است که به حجم
عظیمی از کارشناسان نیاز دارد. بودن یا نبودن این ظرفیت در شهرداری را نمی‌دانم
اما ناگزیر باید عالمانه به تخصص‌های مختلف شهری و شهرسازی و اجتماعی برای برون‌رفت
از وضع موجود، میدان داد. توجه نجفی به نظر بدنه کارشناسی، از ویژگی‌های ممتاز
اوست
. نگارنده می‌تواند امیدوار باشد وی دارای
سطح مناسبی از صلاحیت و توانایی باشد که یک برنامه‌ریز اقتصادی لقب بگیرد؛ چراکه
وضعیت منابع مالی برای اداره شهر تهران، نگران‌کننده است. وابستگی منابع شهر به
تراکم‌فروشی، فاجعه‌ای است که تهران را به حال و روز فعلی انداخته است. عامل بسیار
کلیدی برای بهبود وضعیت تهران، پایان‌دادن به این نوع تأمین مالی است که باید با قدرت
قانون، جلوی آن را گرفت. تراکم شدید ترافیکی و آلودگی شهر تهران از معضلات اساسی
است
.

همان‌طور که درباره برخی معضلات ایران از واژه «ابربحران» استفاده می‌شود،
در شهر تهران نیز با این ابربحران‌ها مواجه هستیم که می‌توان از طریق سیاست‌های
اقتصادی، آن را چاره کرد. اینکه عوارض دریافتی از خودروها برای تردد به شکلی باشد
که استفاده از آن برای شهروندان صرفه اقتصادی نداشته باشد و در عوض، سیستم جامع
حمل‌ونقل عمومی سریع و حافظ محیط زیست، جایگزین شود. از ١٩ میلیون خودروی در حال
حرکت، بخش عمده‌ای از آن در تهران در تردد است. اگر عوارض درست با درنظرگرفتن
هزینه‌ها و ضررهای زیست‌محیطی دریافت شود، منبع خوبی برای اصلاحات مالی مدیریت
شهری است. نکته پایانی، قانون فعلی شوراها است که با آنچه در ٧ اصل قانون اساسی
مورد تأکید قرار گرفته، تفاوت دارد. امیدوارم دکتر نجفی بتواند در جهت اصلاح قانون
شوراها نیز، فعالیت‌هایی را سامان دهد
.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا