یادداشت

داریوش پیرنیاکان؛ کارشناس

۴ مطالبه مردم از شهردار و شورای شهر

احتمالا همه شهروندان کشور به اهمیت جایگاه ریاست‌جمهوری آگاهند و می‌دانند با چه مطالباتی از بدنه اجرائی کشور اردیبهشت‌ماه پای صندوق‌های رأی رفتند، اما در همان روز انتخابات، مردم در سراسر کشور، این فرصت را یافتند که مدیران شهری خود را در قالب شوراهای شهر برگزینند و آنها نیز در این فاصله چندماهه، شهردارانی را برای شهرها انتخاب کرده‌اند.

به نظر می‌رسد با توجه به اهمیت مدیریت شهری (اعم از شوراها و شهرداری‌ها)
به‌عنوان نهادی مدنی، مردمی و اجتماعی، افرادی که زمام امور شهرها را
به دست گرفته‌اند بیش از دیگر مدیران با مطالبات متنوع مردم روبه‌رو شوند؛ خاصه
اینکه اولویت فضای کار و تصمیم‌سازی اعضای شورای شهر، پرداختن به مسائل فرهنگی،
اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن شهر است و منتصبان و منتخبان جدید شهرها باید در این
زمینه به میدان بیایند و در کنار شناخت چالش‌های این حوزه‌ها، بتوانند برنامه و
راهکاری برای برطرف‌‌‌کردن‌شان داشته باشند
. بنابراین
ساده‌ترین مطالبه عمومی مردم از شهرداران و اعضای شوراهای شهر این است که در حل
مشکلات ریزودرشت شهرها، خوش‌فکر و خلاق و پاک‌دست باشند
.

در حوزه مسائل فرهنگی شهر، مطالبه اصلی مردم این است که پیش از هر
اقدامی، یک آسیب‌شناسی جامع دراین‌خصوص به عمل آورده و شهر را از بُعد فرهنگی آن
به دقت مورد بررسی قرار دهند و در نهایت برای خروج از بحران‌ها، برای رفع مسائل و
چالش‌ها و برای رونق فرهنگی شهر، برنامه‌ها و پیشنهادات اجرائی داشته باشند. نگاهی
به سازوکار تصمیم‌سازی ما در مجامع تصمیم‌ساز کشور نشان می‌دهد که گاهی ما آدم‌هایی
هستیم که نسبت به «بد» ها اعتراض می‌کنیم، اما نمی‌دانیم به‌جای آن «بد»، چه «خوبی
»
می‌تواند جایگزین شود.

افرادی که در انتخابات با رأی مستقیم مردم انتخاب شده‌اند و شهردارانی
که با رأی این نمایندگان منتخب مردم، منتصب شده‌اند باید در چهار سال پیش‌رو، ضمن
اعتراض به‌موقع به «بد» ها، «خوبی
» هایی
برای جایگزینی داشته باشند و آن را به محک تجربه با شهروندان در میان بگذارند.
مردم در این چهار سال از طریق رصد اخبار و تجربیات و زیست فردی خود در شهرها، به
سنجش خلاقیت مدیران شهری در مواجهه با مسائل خواهند نشست و این را از روی انتخاب‌های
آنها در برخورد با مسائل رایج شهر و آسیب‌هایی که زیر پوست شهرها در جریان است،
خواهند فهمید. تفاوت فاحشی وجود دارد بین شورای شهری که اعضایش بر اساس خلاقیت به
اداره شهر و نظارت بر شهرداری‌ها بپردازند با شورای‌شهری که از متدهای سابق و نخ‌نماشده
بهره بگیرند
.

نگاهی به بحران‌های متفاوت تهران در چند سال اخیر حکایت از آن دارد که
اعضایی در شورای شهر پایتخت توانسته‌اند به وظیفه خود عمل کنند که به‌جای نق‌زدن
از آلودگی هوای تهران، یا کارتن‌خواب‌ها و گورخواب‌ها و ارتباط‌دادن مسئله به کم‌کاری
دولت، خود به‌عنوان اعضای شورا، مسئولیت خود را پذیرفته‌اند و به دنبال کاهش آلاینده‌های
هوا یا حل مشکل کارتن‌خوابی و… باشند
.

برنامه‌های آسیب‌شناسانه اعضای شورای شهر در چنین بزنگاهی اهمیت پیدا
می‌کند و باید در چهار سال پیش‌رو، به‌جای وعده‌ووعیدها، به دنبال اجرائی‌کردن آن
در حوزه مسائل شهری بود. بااین‌همه، تجربه‌ای که در چند سال اخیر شهروندان کشور،
خصوصا در تهران به دست آورده‌اند این است که به‌عنوان اصلی‌ترین مطالبه خود از
شورای شهر، نظارت بر کار شهرداری‌ها را خواستار باشند. از آنجایی که اصلی‌ترین
وظیفه اعضای شورای شهر، نظارت بر کار شهرداری است
.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا