یادداشت

وحید معتمدنژاد؛ فعال فرهنگی

دور فرهنگ حصار نکشید!

امنیت را براساس کاربرد آن می‌توان به چند گونه تعریف کرد: امنیت فردی که در حیطه جان، مال و آبروی فرد خلاصه می‌شود.

امنیت خانواده که همه اعضای آن برای آسایش، آرامش و رفاه از هرگونه
تلاشی فروگذار نمی‌کنند
. امنیت
اجتماعی که در آن هم افراد، هم دولت و هم قانون‌گذار و سایر سازمان‌ها و دست‌اندرکاران
شهری برای حفظ حقوق شهروندی و هویتی و زیرساخت‌های فرهنگی از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند.

امنیت ملی و بین‌المللی نیز شالوده پایداری فرهنگ و نظام موجود در تمامی
عرصه‌ها اعم از اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. حال با این بیان و شرح
وظایف از پیش تعریف‌شده، موضوع حفاظت از تاریخ و فرهنگ، اولی بر هر امنیتی است که
مانع از تهاجم در هر یک از مؤلفه‌های امنیت باشد.

در عصر حاضر که هویت
فرهنگی ما بیش از هر زمانی در معرض نشانه‌گیری، حمله و تخریب است، نگهداری از جغرافیای
تاریخی در بستر شهری مهم‌ترین دستاورد فردی و اجتماعی است؛ هرچند دولت‌ها با ابزار
سیاسی قصد تغییر چنین محدوده‌هایی را داشته باشند.

آنچه این‌روزها در حوزه فرهنگ ایرانی در حال وقوع است، بحث
پرابلماتیزه‌کردن گسست تاریخی است که در بیشترین عناصر فرهنگی کشور ما هویداست؛ از
تخریب بناهای تاریخی گرفته تا کپی‌برداری از آثار تجسمی و سرقت اموال که شوربختانه
سهم بسزایی در معرفی نادرست هر یک از آثار یادشده در منظر جهانی از فرهنگ غنی کشور
ما دارد.

طرح و اجرای دیوارکشی پیرامون مجلس شورای اسلامی به بهانه امنیت در
روزهای اخیر از دایره چنین تعریفی بیرون نمی‌رود و توجیه امنیت بنا بر تغییر در
زیرساخت‌های فرهنگی حریم ثبتی آثار تاریخی اطراف مجلس را کم‌رنگ می‌کند.

تمرکز مراکز دولتی از جمله ساختمان‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان
برنامه‌وبودجه و از همه مهم‌تر ساختمان جدید مجلس شورای اسلامی در کنار آثار
برجسته تاریخی در میدان بهارستان تهران همیشه در گذر زمان به‌لحاظ تحولات ساختاری
و بصری آن مورد مناقشه و مباحثه کارشناسی در حوزه مدیریت شهری بوده است و تاکنون
نیز ادامه دارد.

وجود ساختمان تاریخی مجلس در ضلع شرقی میدان بهارستان از زمان ساخت آن
تا صدور فرمان مشروطیت و تغییر ساخت و ماهیت آن تا دوره پهلوی و سپس افزودن بنای کنونی
در کنار بناهای شاخصی مانند مدرسه، مسجد سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری)،
کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس، عمارت باغ مسعودیه و باغ نگارستان همگی از سیر
تاریخی این میدان حکایت دارد و همیشه دخل و تصرف‌های غیرقانونی بر حریم آن اعمال
شده و حکم صورت‌مسئله لاینحلی را داشته که هیچ‌گاه شرحی بر حل معضلات پیچیده آن
نگاشته نشده است.

نبود یک نظام مشخص تصمیم‌گیری در زمینه حفظ و نگهداری همه آثار تاریخی
در قالب اعمال قدرت قانونی و همچنین نبود فهم مشترک از الفبای فرهنگی در لوایح
قانون‌گذاری و ابلاغیو اجرای نادرست آن از سوی برخی عوامل مهم‌ترین عارضه و
تعارض‌های شهری است که شبیه به چنین گسست‌هایی را در جامعه پدید آورده است.

بدیهی
است تا زمانی که این فهم فرهنگی و نظام کارآمد اجرائی در هرگونه تصمیم و اراده اعم
از مدیریت کلان دولتی، قانون‌گذاری و شهری حادث نشود، بیشتر بر حریم فرهنگمان حصار
خواهیم کشید
.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا