بطور مشخص عملکرد سازمان های نظام مهندسی کشور را با دو پیمانه می توان ارزیابی کرد:اعتماد، مشارکت و رضایت مهندسان عضو و باور و رضایتمندی مردم از خدمات مهندسی دریافت شده.
روز گذشته در همایش ملی “نگهداری از ساختمانها و حفاظت در برابر حریق با نگاهی به حادثه پلاسکو” شرکت داشتم.
در بخشی از سخنرانی، یادآور شدم که برای سنجش عملکرد یک نهاد باید سنگ محکی بیابیم تا بتوانیم به وسیله آن میزان موفقیت آن نهاد را پایش کنیم. پیش تر در یادداشتی با همین رویکرد از عدم موفقیت فرهنگستانها سخن گفتم.
به عقیده من بطور مشخص عملکرد سازمان های نظام مهندسی کشور را با دو پیمانه
میتوان ارزیابی کرد:
۱)اعتماد، مشارکت و رضایت مهندسان عضو
۲) باور و
رضایتمندی مردم از خدمات مهندسی دریافت شده.
به نظرم میرسد اگر رضایتمندی مهندسان را با نگاه به میزان مشارکت
آنها در مجامع عمومی و انتخابات نظام مهندسی رصد کنیم، نتیجه حاصل امیدوار کننده
نیست.
همینطور در رضایتمندی مردم از خدمات مهندسی در بزنگاههای حوادث، طوری به
چشم می آید که نمره قبولی نمیگیریم. البته به هیچ عنوان این را متوجه کل جامعه
مهندسان نمیدانم.
باور دارم یکی از ایرادها به رابطه کاری بین مهندسان و دریافت
کنندگان خدمات مهندسی برمی گردد.
جایی که تضاد منافع خودنمایی می کند و در نگاه بیرونی
تکلیف مهندسان روشن نیست که خدمات مهندسی خود را برای چه کسی ارایه می دهند. پول
خدمات را از مالک دریافت می کنند ولی شهرداری بهره مند از آن می شود.
تلاش و اصرار
وزارت راه در این چند سال برای اصلاح قانون و آیین نامه، در این راستا است.