فتحالله آقاسیزاده؛ صاحبنظر در حوزه برنامهریزی و توسعه
بودجههایی که میآیند و آسیبهایی که نمیروند
رئیسان محترم جمهور در نطقهای تقدیم بودجه سالانه، عموما خطابههای درستی میخوانند و از چالش و بیماریهای عفونی و تب داری یاد میکنند که بودجه را سخت رنجور و گرفتار میکند.
نیازی نیست خیلی به گذشته های دور بازگردیم. دوران دو رئیس جمهور اخیر،
کفایت می کند. بک نگاه به سخنان دو رئیس جمهور اخیر(جناب آقایان احمدی نژاد و روحانی)،
هر کاوش گر و مخاطبی را به این نتیجه می رساند که بودجه های سالانه ما نوشته، تقدیم
و تصویب می شوند اما آسیب های آشکار و پنهان مستتر در بودجه، همچنان پایدار و ماندگارند!
رئیسان محترم جمهور در نطق های تقدیم بودجه سالانه، عموما خطابه های درستی
می خوانند و از چالش و بیماریهای عفونی و تب داری یاد می کنندکه بودجه را سخت رنجور
و گرفتار می کند.
صرفنظر از اهدافِ احتمالا زودگذرِ سیاسیِ نهفته در برخی خطابه های خطیبان،
اگر محققانه،کل گرایانه و منصفانه و فارغ از این دولت و آن دولت بنگریم، باید بگوییم
کتاب بودجه در ایران،” آینه” است. آنچه هست در آن دیده می شود و نه آنچه
که باید باشد. رئیسان جمهور هم بعداز مدتی
که در باغِ بودجه های سالانه قدم می زنند، به این یافته مهم، آگاهی می یابند و لاجرم
به زبان می آیند…
بزرگی حرف جالبی به زبان می آورد: ما باید به تاریخ و جغرافیای خودمان
التفات داشته باشیم!
حق و “تلخ” است، اینکه بودجه نویسان غالبا نمی توانند با قلم
قرمزشان، بودجه فلان دانشگاه، صندوق و … را حذف نمایند، حتی اگر گاهی بخواهند…نه
که نمیشود بلکه عموما مصائبی دارد که مردافکن است و توان فرسا، و در عین حال بدفرجام!
اعمال بخشی از اصلاحات و رفع برخی چالش ها، گاهی شدنی است آنهم به سختی
و صعوبت و گاه نیم بند و سینوسی. از باب مثال، می توان موضوع حذف دستگاههای بیشمار
در کتاب بودجه را بیاد آورد که رئیس دولت نهم و دهم مطرح و دنبال کرده بود و در نهایت
بدفرجام شد. موضوع بودجه های متنوع و متکثر نهادهای فرهنگی، تبلیغیِ حقیقی و حقوقی
و دیگر نهادها، موسسات و دستگاهها، در کنار سایر موضوعات مهم و پر از چالش که در دولت
یازدهم و دوازدهم هم مطرح شده است، نیز به قاعده جاری، می تواند بدفرجام شود.
این جملات و گزاره ها، نه برای ایجاد یاس بلکه برای آفرینش امید است…برای
این است که نتیجه ای پیش چشم کلیدداران خِرد و تدبیر، گشوده شود چرا که ما عادت کرده
ایم با بیماریهای روزانه، زندگی کنیم.گویی عادت کرده ایم به اینکه با زخم ها و یا تب
۳۹درجه، همیشه کنار بیاییم…عاقلانه نیست اما ما
انجام می دهیم!
خوب است حال که دهه چهلم را از سر می گذرانیم، به اصلاحات بنیادین، و نیز
الزامات و پیش نیازهای مقدماتی اش، مومنانه بیندیشیم…هم در حوزه بسیار حیاتی بودجه
و هم در دیگر حوزه های مهم…شاید خیلی زود، دیر شود!
دولتها میآیند و میروند!