مسکن و ساختمان

انرژی ارزان انگیزه‌ای را برای معماری پایدار ایجاد نمی‌کند/ پایداری و بهبود نما باید در ذات معماری باشد

یک معمار گفت: از آنجایی که دو موضوع نما و پایداری ساختمان، ارتباط بسیار مستقیمی با فرهنگ و شیوه زندگی در هر جامعه ای دارند و ما به صورت تاریخی سالیان سال با این موضوعات زندگی کرده ایم و در ناخودآگاهِ جمعی ما بوده است، لذا در مقایسه با جوامع دیگر رشد بسیار خوبی و تجربه های تاریخی بسیار ارزشمندی در آن داشته ایم.

احسان حسینی در گفت‌وگو با «صما» با بیان این مطلب افزود: در حوزه پایداری از این لحاظ که همیشه مجبور بوده ایم در شرایط بسیار خشن و سخت چه به لحاظ اقلیم و چه به لحاظ جغرافیایی و اعتقادی و فرهنگی شهرها و روستاهای خود را بسازیم؛ در ناخودآگاه تاریخی و جمعی ما پایداری یک مفهومی است که به معماری اضافه نشده بلکه در ذات آن همیشه وجود داشته است.

وی ادامه داد: موضوع نما هم در ادامه مسئله پایداری (به تعریف مدرن آن) در ادامه آمده و هیچ وقت یک مسئله جدا از معماری و شهرسازی نبوده است. در معماری تاریخی ما، موضوع نما در تعریف بدنه های فضاهای شهری و خطوط آسمان خودش را نشان می دهد. و هیچ وقت یک لایه، پوسته و لباسی برای بنا نبوده است.

پایداری و بهبود نما باید در ذات معماری موجود باشد

حسینی با بیان اینکه اکنون نیز ما با این دو مفهوم اما به شکل وارداتی آن مواجه شده ایم؛ اظهار داشت: یعنی نما به مفهوم لباس و تظاهر بیرونی یک بنا و پایداری با تعریف هایی که معمولا منجربه این می شود که یک ادیتیوهایی را به یک پیش فرض هایی با ساختارهای معماری مدرن اضافه کنیم تا شاید آنها را با محیط و پیرامون و زمان سازگارتر کنیم. در معماری هایی که در ذات خودشان به قدری ناسازگار با زمین و محیطی هستند که در آن قرار می گیرند، این ادیتیوها آنچنان تاثیر نمی گذارد.

وی با طرح این پرسش که چرا این تجربه تاریخی پررنگ در برابر بروز معماری مدرن در غرب و ورود آن به فرهنگ ما اینقدر بی اثر و کمرنگ خود را نشان داد، ادامه داد: فکر می کنم همین که این طرز تفکر در ناخودآگاه و تجربه جمعی ما بوده و فرصت این نبوده که به صورت سند دربیاید و به صورت آکادمیک آموزش داده شود، این اعتماد به نفس را پیدا نکرده که برای گزینه های وارداتی مابه ازایی پیدا کند.

این معمار بیان کرد: از این دیدگاه، پایدارسازی معماری و بهبود نما چندان مفهومی ندارد و این دو باید در ذات معماری وجود داشته باشند. به همین دلیل این موضوع نمی تواند آنچنان با امتیاز، تشویق و با سوبسید و قانون تغییر کند؛ وقتی که ارزش ها، فرهنگ و اولویت ما موضوعات دیگری باشند، هرچقدر هم که در این زمینه ها قانون وضع کنیم، باز این قوانین توسط طراحان و در اولویت بالاتر توسط فرهنگ عموم جامعه دور زده می شود، برای اینکه اولویت های اصلی به دست بیاید.

انرژی ارزان در تقابل با معماری پایدار

حسینی با تاکید بر اینکه ما باید به سمتی حرکت کنیم که رسیدن به یک بدنه شهری باکیفیت هدف باشد، افزود: همانطور که ما در گذشته بهترین نمونه های آن را داشتیم و رسیدن به معماری های بهینه تر که آسیب کمتری به محیط بزنند و سازگاری بیشتری با آن داشته باشند، فقط در صورتی می تواند در جامعه به یک ارزش تبدیل شود که در شرایطی که معماری ما یک محصول و کالا است، این آیتم ها بتواند برای معماری ما ارزش افزوده ایجاد کند و این ارزش افزوده فقط وقتی ایجاد می شود که در ساختارهای اقتصادی خودش را نشان دهد.

وی افزود: ما تا وقتی که در مجموعه های مسکونی و حتی مجموعه های عمومی بهای کمی برای انرژی پرداخت می کنیم، که معمولا در مجموعه های عمومی این بها را دولت پرداخت می کند، هیچ انگیزه ای برای اینکه معماری پایدارتری داشته باشیم، نداریم.

به گفته حسینی تا وقتی که فرهنگ جامعه در بورس فروش ساختمان، تفاوت ها و تمایزها و منحصربه فرد بودن ها را ارزش می داند، هیچ امیدی به این نداریم که نماهای ما به سمت یکپارچه بودن و به سمت این بروند که خودشان را در اختیار بدنه شهری قرار دهند و قسمتی از شهر ما شوند. به همین دلیل هیچ گونه قانون و سوبسید و امتیازی نمی تواند جامعه ساختمانی ما را به این سمت هدایت کند که نمای ساختمانی را که می خواهد در شهر ایجاد کند، فدای کیفیت شهری بکند.

راهکار پیشنهادی در حوزه نما و پایداری

وی درخصوص راهکار پیشنهادی در این زمینه گفت: حال اینکه در این زمینه چه اقدامی می شود انجام داد، به نظر می رسد که بخشی از ماجرا خودبه خود به دو دلیل اتفاق می افتد. اول اینکه ما این ژن و این تجربه تاریخی را هنوز داریم و در ناخودآگاه خود لمس کرده ایم و یک آرزویی از آن در تک تک رویاهای هر کدام از ما وجود دارد. همان لحظه که بالاترین بها را برای ساختمان های کاملا نامتجانس و ناهمگون با فرهنگ ما به لحاظ نمای شهری، پرداخت می کنیم تا بتوانیم آنها را بخریم، همان لحظه یک رویایی از یک معماری فاخر که با فرهنگ و تجربه ها و تاریخ ما ارتباط می گیرد، در ذهن ما وجود دارد. این اتفاق قابل پیش بینی بوده و در حال وقوع است و فرهنگ خود به خود در حال حرکت به این سمت است.

وی تصریح کرد: بخش دیگر ماجرا این است که ما با نزدیک شدن به استانداردهای بین المللی چه خوب و چه بد، از لحاظ ارزش و بهای انرژی، بهای خدمات، بهای مصالح ساختمانی خود به خود باید به این سمت برویم که راه حل هایی را برای بهینه سازی و سازگاری بهتر سختمان ها با محیط پیدا کنیم؛ دقیقا کاری که یک قرن پیش در غرب اتفاق افتاد.

حسینی خاطرنشان کرد: یعنی ما کم کم به این نتیجه می رسیم که معماری درست در هر بستر و زمینه ای تعریف منحصربه فرد خود را دارد. اینکه ما بهترین گزینه های مربوط به جاهای دیگر دنیا را در کشور تولید کنیم، لزوما نتیجه درستی به دنبال ندارد و این هم باز ناگزیر است و خود به خود به این سمت می رویم.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا