امیر آریازند، مدیرعامل موسسه املاک و مستغلات تامین اجتماعی
انتقال پایتخت بدون آمایش سرزمین، بحران تازهای میآفریند

امیر آریازند، مدیرعامل موسسه املاک و مستغلات تامین اجتماعی هشدار داد: انتقال پایتخت، چاره نهایی مشکلات تهران نیست. او تاکید کرد این تصمیم بزرگ و پرهزینه تنها در صورتی نتیجهبخش خواهد بود که بر پایه مطالعات آمایش سرزمین، ظرفیتهای زیستی کشور و برنامهریزی بلندمدت با افق ۲۰ تا ۳۰ ساله اتخاذ شود؛ در غیر این صورت، کشور با معضل تازهای روبهرو خواهد شد.
پایتخت یا ابرکلانشهر فرسوده؟
آریازند با اشاره به آسیبشناسی طرح انتقال پایتخت گفت: تهران دیگر یک شهر معمولی نیست، بلکه ابرکلانشهری است که از ظرفیت طبیعی و مدیریتی کشور فراتر رفته است.
به گفته او، تمرکز شدید جمعیت، سرمایه، اشتغال و نهادهای تصمیمگیر در پایتخت، باعث افت کیفیت زندگی، تداوم آلودگی هوا، فرسودگی زیرساختها و تراکم بیسابقه شهری شده است.
ریشه بحران در تمرکز تصمیمگیری است
مدیرعامل موسسه املاک و مستغلات تامین اجتماعی یادآور شد: مشکل تهران، فقط موقعیت فیزیکی آن نیست، بلکه تمرکز مدیریت و تصمیمگیری در این شهر است. اگر همان نگاه متمرکز به شهر جدید نیز منتقل شود، مشکلات تکرار خواهند شد.
او تاکید کرد که هر تصمیمی درباره انتقال پایتخت، باید بر پایه مطالعات علمی و آمایش سرزمین باشد؛ در غیر این صورت، تصمیمهای عجولانه فقط موجب آشفتگی در بازار زمین، تشدید مهاجرت و اتلاف منابع خواهد شد.
تجربه جهانی: موفقیت با برنامه، شکست با شتاب
آریازند با اشاره به تجربه کشورهایی مانند برزیل، نیجریه، مالزی و قزاقستان گفت موفقیت این کشورها در انتقال پایتخت، نتیجه برنامهریزی اقتصادی منسجم، مشارکت اجتماعی و تامین زیرساختهای شهری بوده است.
در مقابل، کشورهایی نظیر میانمار و تانزانیا به دلیل کمبود زیرساختها و فاصله زیاد از مراکز اقتصادی، نتوانستند اهداف خود را محقق کنند.
زیرساخت، محور پنهان هر جابهجایی بزرگ
او تاکید کرد ایجاد زیرساخت شهری برای چنین تصمیمی «خلقالساعه» نیست. شبکههای حملونقل، تامین آب و انرژی، زیرساختهای خدماتی، فاضلاب، ارتباطات دیجیتال و سیستم حملونقل عمومی باید پیش از هر اقدام فراهم شوند.
به گفته آریازند، آمادهسازی این بسترها دستکم ۵ تا ۱۵ سال زمان نیاز دارد و بدون این مقدمات، پایتخت جدید تنها روی نقشه وجود خواهد داشت، نه در واقعیت.
شهر هوشمند؛ راهی برای کاهش فشار بر تهران
آریازند یکی از راهکارهای واقعی کاهش بار جمعیتی پایتخت را توسعه شهر هوشمند و مدیریت تقاضای سفر دانست. او یادآور شد که بحران کرونا نشان داد بخش زیادی از خدمات اداری را میتوان به بستر دیجیتال منتقل کرد؛ امری که علاوه بر کاهش جابهجایی فیزیکی، به صرفهجویی در انرژی، کاهش آلودگی و افزایش بهرهوری اقتصادی کمک میکند.
با این حال او تاکید کرد که زیرساخت ارتباطی و دیجیتال تهران هنوز به استانداردهای جهانی نرسیده و نیازمند سرمایهگذاری هدفمند است.
تصمیمی ملی، نه شعاری سیاسی
آریازند در پایان هشدار داد که نباید انتقال پایتخت به شعار سیاسی یا پروژهای کوتاهمدت تبدیل شود. به گفته او، این تصمیم باید در افق بلندمدت و با مشارکت واقعی مردم و بخش خصوصی دنبال شود.
او تاکید کرد: اگر انتقال پایتخت با اقتصاد، حملونقل، خدمات شهری و مشارکت اجتماعی همزمان پیش نرود، نهتنها دردی از تهران دوا نمیکند، بلکه خود به زخمی تازه بدل خواهد شد.




