عبدالرضا فریدنائینی؛ معاونت اجرایی انجمن تولیدکنندگان صنعتی ساختمان
برگزاری انتخابات نظام مهندسی و برملاشدن بحرانهای گسترده
به تازگی بزرگترین مراسم انتخابات ، در جامعه مهندسی ساختمان کشور برگزار شد و به سرعت نتایج اسف بار آن منتشر گردید . نتایج را می توان حاکی از بحران در جامعه مهندسی ساختمان دانست .
به تازگی بزرگترین مراسم انتخابات ، در جامعه مهندسی ساختمان کشور برگزار
شد و به سرعت نتایج اسف بار آن منتشر گردید . نتایج را می توان حاکی از بحران در
جامعه مهندسی ساختمان دانست .
جامعه ای که به درستی در زمره سرمایه های کلان ملی
ما است . سرمایه ای به مراتب مهمتر از معادن نفت و گاز !! این انتخابات نماد شکست فاجعه بار مشارکت مدنی و فعالیت مسئولانه
صنفی و حرفه ای و نمود بی عملی ، خمودگی و نا امیدی جامعه مهندسی بود . جامعه ای
که نقش اساسی در توسعه پایدار کشور بر عهده دارد و بی عملی و نا امیدیش تهدیدی جدی است برای
توسعه بسامان کشور .
این انتخابات دهن کجی جامعه مهندسی بود ، به تنها تشکل فراگیر
در این بخش بزرگ از اقتصاد ما و شاهدی بر نا کارآمدی ، نابسامانی و بی اعتباری این
تشکل . پیامی روشن از بی توجهی نسبت به ظرفیت کلان مهندسی کشور که بر شانه های
نزدیک به نیم میلیون عضو آن قرار دارد .
این نتایج فعالان و تلاشگران عرصه ساخت و ساز را نیز به ورطه یأس و نا
امیدی سوق میدهد و توان و انرژی ایشان را در دورنمای بی حاصلی و نا کارآمدی مستهلک
می کند . سکوت و بی توجهی تشکلهای مهندسی در قبال این رخداد سرنوشت ساز ، خود
شاهدی بر رخوت و بی عملی جمعی است . شاهدی بر سردرگمی و فروپاشی این سرمایه کلان
ملی . اما نباید چنین باشد . جامعه مهندسی باید به خود آید و هجوم نا امیدی و
انزجار را از طریق تحلیل دقیق این فاجعه و تدوین رهیافت مناسب متوقف کند .
لازم
است با تحول بنیادی در مبانی این روند مخرب ، از آن سرمایه عظیم ملی حفاظت کنیم . حفاظت
از اعتبار و حیثیت ، از پاکدستی و اخلاق حرفه ای ، از آرمانهای دموکراتیک در
فعالیت مدنی و صنفی . از آرمانهای والای مهندسی و سازندگی در سرزمینی که میراث دار
افتخارات بزرگ در هنر ، معماری و مهندسی است ، حفاظت از ظرفیت فوق العاده این جمع
فرهیخته و دانش آموخته که مهمترین دستمایه توسعه و تعالی این سرزمین جاویدان است .
جامعه مهندسی ، شوربختانه طی سالهای گذشته زیر ضربه های درونی و بیرونی
، به بی عملی و انزوا کشیده شده . لاکن نباید به این شرایط تن در داد و تسلیم شد .
آیا چه هشداری شفاف تر از این باید تا از خواب برخیزیم و به مسئولیتهای خود عمل
کنیم ؟ ما نیازمند تغییر هستیم . نیازمند نگاهی مجدد به جامعه مهندسی ، به نظام
مهندسی به تشکلهای صنفی و حرفه ای و به رشد و توسعه ملی . باید به پا خواست و با مشارکت
حد اکثری اعضاء به بازسازی جامعه پرشمار مهندسی مبادرت کرد و این رخداد را به
فرصتی برای بازسازی و بالندگی این جمع دانش آموخته بدل کرد . زیرا که مأموریت های
کلان ملی به عهده این جمع است . به ویژه در شرایط حاضر که رکود و تحریم مأموریت
های وسیع تری را به عهده این جمع قرار داده است .
روند انتخابات تأسف بار بود ، گویا استقبال از انتخابات در استان
تهران قریب 8 درصد ، در استان اصفهان قریب 5 درصد و به همین ترتیب در نقاط دیگر !!
آمارها نشان میدهد که از مجموع اعضاء سازمان نظام مهندسی تهران که بیش از یکصد و
پانزده هزار عضو دارد تنها 9716 نفر در انتخابات مشارکت کرده اند و رأی اعتماد به
کاندیداهای منتخب بین 25/1 درصد تا 76/2 درصد بوده است . انبوهی از کاندیداها نیز
با رأی اعتماد کمتر از 0004 /0 درصد مواجه بوده اند ، حاکی از سوء تفاهمی بزرگ .
عدم استقبال جامعه مهندسی از این انتخابات ، بحرانی جدی است که جای تأمل ویژه دارد .
اغلب مهندسین ، این فاجعه را به سبب بی اعتباری نظام مهندسی تبیین می کنند
و امضاء فروشی ، سوء استفاده مالی ، رانت خواری گسترده و … را دلیل می گیرند .
شوربختانه چگونگی عکس العمل ها نیز مسئولانه نیست . زیرا با ابراز تنفر گسترده از
سازمان نظام ، به تنهایی مشکلی حل نخواهد شد ، نظام مهندسی در جایگاه قلب تپنده
توان مهندسی ساختمان کشور ، و پرچم دار توسعه و تعالی در مرزهای بلند دانش و تجربه
مهندسی و مغز متفکر و بازوی توانمند توسعه پایدار کشور تعریف میشود . سرنوشت جانها
و سرمایه های هم میهنان ما و توسعه به سامان ملی در گرو اجرای صحیح مسئولیت های
این سازمان است و گسستن پیوند مهندسان با
سازمان و ابراز تنفر چیزی از مسئولیت جامعه مهندسی نمی کاهد .
این سازمان باید مسئولیت های خود را به درستی ایفا کند ، تا ساخت و
ساز ما جای امنی باشد برای زیستن ، فضای شایسته ای باشد برای رشد و بالندگی کودکان
سرزمین ما و عاملی باشد برای رشد و تعالی
ظرفیت مهندسی کشور و میراث دار شایسته ای باشد برای افتخارات غرور آفرین پیشینیان
ما که از اعماق قرون و اعصار تکرار آن افتخارات را انتظار می کشند .
لذا فراسوی
انزجار و عدم مشارکت ، گزینه جایگزینی باید یافت ، سازمان نظام مهندسی را باید
بازسازی کرد و به دست برجستگان این حرفه سپرد . قدم نخستین انسجام جامعه مهندسی و
بسترسازی جهت مشارکت فعال یک یک اعضاء است .
از آنجا که روند فروپاشی و عدم مشارکت در سالهای گذشته نیز مطرح بوده
است ، آیا مدیران قبلی سازمان ، در بازسازی ارتباط جامعه مهندسی با سازمان و
مشارکت حد اکثری اعضاء چه کرده اند ؟
شواهد حاکی از این است که اقدام درخور و
مؤثری انجام نشده . یا به بیان صحیح تر ، این شرایط را مناسب یافته اند . نا
بسامانی ها و فسادهای بعدی نیز این تلقی را تأیید می کند . در واقع جمعی محدود ،
این سرمایه کلان ملی را بلوکه کرده اند و در معرض انفعال و گسیختگی قرار داده اند
. اگر نگوییم که مدیران ، این سرمایه کلان ملی را در پای منافع شخصی ، قبیله ای و
کوتاه مدت قربانی کرده اند . حد اقل نسبت به اهداف عالی سازمان و سرنوشت جامعه
مهندسی و مأموریتها و مسئولیتهایش کاملاً بی تفاوت بوده اند .
ازآنجا که سازمان نظام مهندسی
تنها تشکلی است که میتواند مجموعه جامعه مهندسی را مخاطب قرار دهد و در راستای
مأموریتهای کلان ملی منسجم و هدایت کند . قابل توجیه است که اولاً ، چون تحقق
مأموریتهای کلان ملی در دستور کار نبوده است .
برای اهداف شخصی و قبیله ای این
تعداد از مشارکت هم کافی بوده و انسجام و مشارکت حداکثری اعضاء موضوعیت نداشته و
ثانیاً چون سازمان نظام ، تنها تشکل فراگیر جامعه مهندسی ساختمان است بلندگوی همسنگی
جهت نقد و بهسازی سازمان وجود ندارد لذا ، صدای اعتراض اعضاء شریف سازمان در قالب
عدم مشارکت در انتخابات ، خود را نشان داده است صدایی که باید شنیده شود و از پس
آن ، شرایط بحرانی موجود به درستی درک شود .
سازمان نظام موجود ، در جهت انسجام و بالندگی جامعه مهندسی – چنانکه
در ماده 2 قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان مقرر شده – هدفمند نیست . لذا امروز
حضور تشکلی فراگیر و کارآمد در مسیر بحرانی قرار دارد . آیا به درستی کسانی که
تنها از رأی اعتماد 25/1 درصد تا 76/2 درصد برخوردارند ، خود را نمایندگان این جمع
دانش آموخته به حساب می آورند !!؟ و آیا می توان سازمان نظام را به عضو محوری و
مشارکت حد اکثری اعضاء فرا خواند ؟
این معضل محصول نارسائی در نظام انتخابات است . زیرا حد نصاب برای
انتخاب شدن وجود ندارد . باید حد نصابی تعریف شود تا کاندیداها با رأی اعتماد ناچیز
در زمره مدیران قرار نگیرند . در این صورت هیأت مدیره تلاش خواهد کرد که عضو محوری
و مشارکت حد اکثری اعضاء را در رأس اقدامات خود قرار دهد . و از این گسیختگی فاجعه
بار جلوگیری کند . این معضلی است که منشأ آن ابهام در ماده 55 آیین نامه اجرایی
است .
لازم است جامعه مهندسی ساختمان به انسجام و مشارکت حد اکثری اعضاء دست
یابد و هرچه سریعتر نمایندگانی که مورد اعتماد وسیع اعضاء قرار دارند این مسؤلیت
ملی را بعهده گیرند . اما در غیاب سازمان نظام واقعی ، جامعه مهندسی به تشکلهای محدود
و پراکنده تقسیم شده و فاقد صدایی رسا و تأثیر گذار است ، بدیهی است که جامعه
فرهیخته و دانش آموخته مهندسی ، در صورتیکه بلند گویی مناسب داشته باشد ، سرنوشت
خود را به دست خواهد گرفت و سازمان نظام را در جایگاه شایسته خود تعریف خواهد کرد
.
در حال حاضر تنها تشکلی که پس از سازمان نظام ، می تواند صدای رسا و
تأثیرگذار داشته باشد . شورای هماهنگی تشکلهای مهندسی ، صنفی، حرفه ای کشور است .
این تشکل فراگیر که از مشارکت 18 تشکل مهندسی و بیش از 30 هزار شرکت تشکیل شده و با
چالشهای جامعه مهندسی آشنایی کافی دارد . میتواند پرچم باز سازی جامعه پرشمار
مهندسی و سازمان نظام مهندسی را بدست گیرد و در جهت تأثیرگذاری بر این فضای غبار
آلود قدم بردارد .
بدیهی است این تشکل توانمند ، در شرایطی قادر خواهد بود نقش تاریخی
خود را به درستی ایفا کند که اولاً ، بر اهداف راهبردی سازمان تمرکزکند و ثانیاً ،
به اصول عضو محوری و مشارکت حد اکثری اعضاء ، عمیقاً متعهد بماند و برای عبور از
مشکلات انبوه شده موجود ، برنامه ای شفاف و مؤثر تنظیم کند . ما نیازمند تغییر
هستیم و انتخابات اخیر نشان داد که بیش از 92 درصد از جامعه مهندسی از شرایط موجود
روی برگردانده اند و این خود سرمایه بزرگی جهت تغییر است .