محمود گلستان نژاد،معمار در گفتگو با صما:
به سیاستهای بالادستی برای حرکت به سمت معماری بومی نیاز داریم
محمود گلستان نژاد، کارشناس ارشد معماری است که از سال ۸۵ آغاز به کار کرده است و در سال ۸۸ دفتر معماری خود را تاسیس کرده. وی در حوزه درمانی، مسکونی و تجاری، طراحی شهری و زیباسازی محلات فعالیت کرده است. استارتاپ تهران و خانه آجری او کاندید مسابقه آسیایی شد.
لطفا درباره پروژه های درمانی که اجرا کردهاید، برای مخاطبان ما بگویید؟
من در طراحی داخلی درمانگاه و بیمارستان کار کردم؛ چون عملکرد بیمارستان خاص و کاربردی است خیلی به فضاها و اتفاق های خوب و متنوع که می تواند داخل بیمارستان رخ دهد و حس بد بیماران را دور کند معمولا فکر نمی شود. معمار می تواند به لحاظ فرم، رنگ بندی و… فضایی که حس بیمار را نسبت به محیط درمان تغییر دهند، طراحی کند. در بیمارستان بخش تاسیسات مهم است اساس کار بحث تاسیسات است و پوشاندن و دیده نشدن تاسیسات و نحوه برخورد با آنها در معماری و معماریزه کردن آن مهم است.
شما در بازسازی بافت تاریخی هم تجربه داشتید، لطفا درباره این پروژه توضیح دهید
من در بافت تاریخی اصفهان خانه آجری را کار کردم که داخل بن بستی بود و کارفرما می خواست این بنا را بازسازی کند. کنسول هایی در بنا بود که طبق ضوابط کنونی شهرداری می بایست حفظ می شدند، همچنین پنجره های زیادی در بنا بود که قابلیت حذف آنان بدون لطمه خوردن به نورگیری بنا وجود داشت. نمای قبلی هم سنگ سفید کریستال بود که سنخیتی با اصفهان نداشت و به معماری درونگرای اصفهان نزدیک نبود، خط آسمان ناموزنی داشت. دو درخت هم روبروی این خانه بود. بنابراین نمای کار را با آجر کار کردیم از ۸ پنجره دوتا را نگه داشتیم بدون اینکه عملکردی در داخل تحت تاثیر قرار گیرد. با دو درخت بیرون از منزل و دو پنجره به نوعی فضای درون و بیرون را باهم در تعامل قرار دادیم. بافتی از آجر ایجاد کردیم که در نما تمرکز ایجاد می کرد.کنسول های ناموزن حذف شد و از ساختمان از پرخاشی که قبلا داشت به آرامش رسید و سال ۲۰۱۹ کاندید مسابقات آسیایی شد.
از طرف دیگر کارفرما، کار مدرن هم دوست داشت و این خواست را در سمت شمال و فضای حیاط اعمال کردیم. مجاب کردن کارفرما معمولا یک چالش است اینکه بخواهی چند پنجره و کنسول را حذف کنی
شما پروژه ای به نام خانه غربی دارید لطفا درباره این پروژه و ارتباطی که با اقلیم اصفهان دارد، نیز توضیح دهید
خانه غربی چالش بزرگی که داشت این بود که اسکلت بتنی آن اجرا شده بود، نقشه معماری که روی پروژه بود از این نماهای آماده برای تاییده گرفتن بود و کارفرما برای طراحی نما سراغ دفتر ما آمد.
در اصفهان سالن ها را به خاطر نوردهی رو به جنوب می سازند و اتاق خواب را سمت شمال؛ اما درون سالن چند ستون بود که نمی توانستیم سالن را سمت جنوب قرار دهیم. بنابراین از کارفرما خواستم اصلاح پلن انجام دهیم که اجازه داد. ما سالن را سمت شمال با نورگیری از ضلع غرب با ایجاد لبه هایی که از جنوب نور بگیرد، طراحی کردیم. تراس مثلثی مینمی مال درست کردیم و سالن نور غرب و جنوب را اینگونه توانست جذب کند و به همین دلیل اسم ساختمان را هم ساختمان غربی گذاشتیم
وضعیت معماری بومی و محلی در اصفهان چگونه است؟
کلا در معماری برخی لاکچری ساز هستند و کاری به زمینه و معماری بومی ندارند، البته این دسته کارهای خوبی هم دارند، بگذریم که یک دسته هم پروژه های بسیار بی کیفیتی را اجرا می کنند؛ اما برخی از معماران هم هستند که برایشان اقلیم و بوم مهم است. تعریف معماری بومی شبیه معماری پایدار است و بر این اساس با زمینه و اقلیم خود سازگار است. این معماری در یک سری از پروژه ها که جایزه هم می گیرند و دیده هم می شود، رخ می دهد؛ اما در برخی از پروژه ها هم دیده نمی شود.
چالش سخت معمار این است که گاهی کارفرمایی دارید که پروژه لوکس می خواهند، معمار یا هنر اقناع این کارفرما را دارد و او هم انعطاف دارد که نظر معمار را درباره معماری بومی بپذیرد یا ندارد که تصمیم با معمار برای گرفتن کار است. در بخش بافت تاریخی اصفهان کارهای ارزنده ای وجود دارد؛ اما در ۸۰ درصد پروژه ها در اصفهان به مسئله بوم دقت نمی شود.
معماری بومی پارامترهای زیادی دارد، از نظر من شاید یکی از آنها را رعایت کنی رسالت خود را انجام داده اید. نور و اقلیم را در نظر بگیرید به نظر من مناسب است نه اینکه همه المان های معماری بومی را بخواهید رعایت کنید.
مثلا در استارتاپ تهران که پروژه کاملا به روزی بود از ترکیب نمای کیوبیک، سازه فلزی، بتن اکسپوز استفاده کردیم و کار کاملا مدرن به نظر می رسد؛ اما یکی از دلایلی که در مسابقات آسیایی نامزد شد به دلیل در نظر گرفتن اقلیم بود. کریدورهای بصری و هوایی برای این پروژه در نظر گرفته بودیم که قسمت عمده ای از طول سال بدون نیاز به حامل های انرژی از سیرکوله شدن هوا بهره برده شود و تهویه محیط را برعهده بگیرند. همچنین ایجاد حیاط در همه طبقات این ساختمان سه طبقه با چهار بر نما در همه فضاها و همه اتاق ها دسترسی به حیاط دارد.
راهکارهای توسعه معماری محلی و پایدار از نظر شما چیست؟
من از جنبه ای که همیشه با آن چالش داشتم سعی می کنم، پاسخ بدهم . به نظر من این امر نیاز به یک اتفاق زیرساختی کلان دارد. پارامترهای معماری بومی و پایدار در دانشگاه تدریس می شود، همه می دانند چیست؛ اما مجال اجرای آن داده نمی شود که در شهر این معماری اجرا شود. به سیاست های بالادستی برای حرکت به این سمت و سو نیاز داریم. خیلی از کشورهایی که بافت تاریخی دارند، ضوابطی برای معماری در بافت در نظر گرفته می شود؛ اما در بخش دیگر شهر با بناهای های تک مواجه هستیم .بنابراین به نظر من در شهر می تواند هر دو بخش با ضوابط خاص خود وجود داشته باشد. یک سری مناطق در نگاه بالادستی کاملا مدرن و بدون محدودیت بافت تاریخی تعریف شود.
از نظر من اصفهان شهر محدودیت هاست که هیچ جای ایران از چنین محدودیت هایی خبری نیست، در شهرداری، شهرسازی، آتش نشانی، در ارتفاع گرفتن تراکم و تراکم شناور گرفتن. معماری که سبک های مدرن در دانشگاه یاد گرفته است و دوست دارد با سبک های مدرن دنیا پیش برود، وقتی می خواهد در اصفهان کار کند با یک کمیسیون نما و منظر شهری طرف است. اتفاقی که در استارتاپ تهران رخ داد را در اصفهان هرگز نمی توانستم، انجام دهم. معمارهای خوش ذوقی که دوست دارند ایده هایشان را به منصه ظهور بگذارند با این محدودیت ها مواجه می شوند که باعث شود معماری پیشرفت نکند. اگر ضوابط فقط برای داخل بافت باشد؛ اما در ورای بافت تاریخی بر اساس ایده های مدرن معماران بتوانند کار کنند اوضاع معماری ما بهتر خواهد شد. معمارهای خوبی در اصفهان هستند که معماری پایدار را می شناسند؛ اما مشکل سیاست های بالادستی است.