شهر بیحوصله: ضرورت تحول در مدیریت شهری و همافزایی شهروندان و بدنه شهرداری
به قلم: سعید جاسبی، فعال رسانه ای و کارشناس امورشهری
سست و کرخت، بیهدف؛ قدم زنان این سو و آن سو، نیمنگاهی به اطراف میاندازد. هیچ اهمیتی برای خود قائل نیست، چه برسد به دیگران و غریبهها. زندگیاش از ساختار طبیعی خارج شده و کاملاً بیحس و بیتفاوت شده است. این بیحوصلگی نتیجهی بهمریختگیهای ساختاری است که نه تنها بر او بلکه بر میلیونها شهروند تأثیر گذاشته است. ما عملاً شهروند مشارکتپذیر را به شهروند مقاومتپذیر بدل کردهایم و در انتظار معجزهای به نام شهردار بعدی تهران نشستهایم.
حقیقت این است که نام هر کسی به قرعه بیفتد، باید مسائل اساسی را در پوشه فعالیتهای اورژانسی قرار دهد.
آقا یا خانم شهردار بعدی، همه در حال انتظار تحول هستند. پایتخت بیحوصله است و ۸۰ هزار پرسنل شهرداری آمادهاند تا برای شورای بعدی پای صندوق رأی بروند. باتوجه به اینکه “علیرضا زاکانی” شهردار وقت تهران گفته است که “از هر نقدی استقبال میکنم، از طرح سوال از شهردار در شورای شهر تهران هم استقبال میکنم، برای تمام نقدها پاسخ دارم”، امروز شهرمان با چالشهای زیر مواجه است:
- نارضایتی مردم از کمکاری در وظایف مدیریت شهری.
- وضعیت نابسامان نظافت شهر و مخازن پر از زباله به گواه عینی شهروندان.
- تزریق مدیران بی تجربه به بدنه مدیریت شهری و تصدی مسئولیت های بزرگتر از خودشان.
- ظاهر نازیبا و عدم استفاده از هنر و خلاقیت در دیوارههای شهر.
- مبلمان شهری نامناسب و فراموشی فرهنگ و تاریخ.
- حمل و نقل عمومی خسته و ناکارآمد.
- هوای آلوده و رشد تصاعدی بیماران تنفسی.
- درجا زدن در درآمد پایدار.
این وضعیت ما را با آفتی به نام “شهر بیحوصله” مواجه کرده است. سامانبخشی ساختار درون شهرداری، با تأکید بر مدیریت منابع انسانی، میتواند به انگیزه، خلاقیت، مسئولیتپذیری و در نهایت اصلاح ساختار بیرونی منجر شود.
شهروندان نیز جزء لاینفک این ساختار هستند. اگر برنامهریزیها به سمت همراهی شهروندان سوق یابد، نارضایتیها کاهش خواهد یافت و اجرای طرحها با مشکل مواجه نخواهد شد. مردم تنها خواهان بهبود اوضاع هستند، حتی اگر این بهبود در حد نظافت روزانه کوچههای محل سکونتشان باشد.
اساس مشکل نارضایتی مردم، عملکرد ناقص و غیرشفاف است. دیگر زمان پیشگیری گذشته است؛ اکنون باید علتیابی، رمزگشایی و ریشهیابی کنیم. انتخابات شورای شهر آینده، متفاوت از دورههای قبل است و آرای کارکنان شهرداری تأثیرگذار خواهد بود.
با توجه به شرایط به عنوان یکی از کارکنان باسابقه ۱۹ ساله شهرداری و تجربه کاری در مناطق، معاونتها، ستادها، سازمان، شرکتها و شورا وظیفه خود میدانم که در این شرایط نابسامان موجود مشارکت کنم و از مدیران و متخصصان شهری درخواست دارم تا فارغ از جریانهای سیاسی، در این مورد با اجماع در جهت تلاش برای رسیدن به لیستی واحد همکاری کنند.
«گرچه متاسفانه در طول فقط این دوره (به جز عدم همکاری و کوتاهی های مرکز ارتباطات شهرداری تهران در حوزه وظایف و امور محوله) مواردی را پیش آوردند که با وجود منع سیستم، بنادارم از بانیان آن شکایت و اعاده حیثیت کنم. با احترام برای دستگاه های داخلی با ادله محکم، مستندات مربوطه و کامل از پرونده سازی برای خودم در شهرداری شفاف سازی خواهم کرد.»
شورای ششم در آخرین سال خود به شورای هفتم واگذار خواهد شد و بازار گمانهزنیها داغ است. آسیبشناسی و ارائه راهکارهای عملیاتی از منظر افراد مختلف میتواند راهگشا باشد. تغییرات هر چهار ساله مدیریت شهری فرصتی مغتنم برای بازطراحی تشکیلاتی است.