زمینخواری «حیران» را بیابان کرد
زمينخواري و ساختوسازهاي غيرمجاز مسالهاي است كه با افشاگريهايي كه انجام شده است ديگر بحراني بودنش براي همهمان به اثبات رسيده است. روز گذشته رئيس سازمان حفاظت محيط زيست از انتقال 50 پرونده زمينخواري به منزل شخصي توسط يكي از مسئولان دولت قبل خبر داد.
به تازگي خانم
ابتكار از انتقال 50 پرونده زمينخواري به منزل شخصي توسط يكي از مسئولان سابق
محيط زيست خبر داده است. زمينخواري در دولت گذشته چه ميزان بوده است؟
بايد از مسئولان در سازمان جنگلها، مراتع
و آبخيزداري كشور در اين زمينه سوال شود اما آنچه مشهود است و همميهنان نيز كاملا
ملموس آن را ملاحظه ميكنند اين است كه در محورها و مناطق جنگلي شمال كشور و اراضي
اطراف جادهها به مناطق كوهستاني تغيير كاربري اتفاق افتاده است. مناطق جنگلي نيز
به اراضي كشاورزي تبديل و كمكم در اين اراضي ويلاسازي شده است. يكي از مهمترين
مضرات اين مساله گسترش ملموس خسارت ناشي از اقداماتی همچون جابهجايي خاك است. به
اين ترتيب حجم آب بسياري از سدها و همچنين تالابهاي طبيعي در حال پر شدن است.
براي مثال تالاب بينالمللي انزلي كه عمق آن روزي 14 متر بود، هماكنون به كمتر از
نيم متر رسيده است.
اين مكان حتي ديگر قابليت قايقراني هم
ندارد و علاوه بر اين، سيل هم خسارت فراواني را در شمال كشور وارد كرده است. علاوه
بر اينكه در شمال كشور در منطقه ارسباران ودر گردنه حيران استان اردبيل فوقالعاده
اين مساله محسوس است. حتي در گردنه حيران نيز شاهد آثار نابخردانه اين اقدامات كه
منجر به بيابانزايي در بخشي از اين منطقه شده، هستيم. بهطور كلي همانطور كه يكي
از نمايندگان مجلس چندي پيش اعلام كرد رقمي حدود هزار هكتار از منابع طبيعي به
بهانههاي مختلف در طول دو يا سه دهه گذشته تغيير كاربردي پيدا كرده است. اين آمار
دو برابر رقمي است كه سازمان جنگلها و مراتع كشور، طی چندين سال گذشته، جنگلكاري
مصنوعي كرده است.
در سالهاي اخير به بهانههاي مختلف از
جمله جادهكشي يا گسترش اراضي كشاورزي شاهد تغيير تخريب جنگلها بوديم و از سوي
ديگر نيز ميزان آتشسوزي در جنگلهاي كشور شدت يافته است، با اين تفاسير شما وضعيت
جنگلهاي كشور را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
هماكنون مطابق آمارهاي رسمي رقمي حدود 12
ميليون هكتار جنگل طبيعي در كشور وجود دارد. واقعيت ماجرا اين
است كه اين عدد و رقم فقط در حرف زيبا و اميدواركننده به نظر ميرسد، آن هم به اين
دليل كه بسياري از مناطق با بيشترين ميزان جنگلها و مراتع در آستانه تخريب هستند.
چندي پيش رئيس سازمان جنگلها و مراتع اعلام كرد كه حدود 800 هكتار جنگل مخروبه در
شمال كشور وجود دارد و حدود 30 درصد از جنگلهاي غرب كشور نيز به شكل نيمه خشك يا
مخروبه در آمده است. اين در حالي است كه بسياري از جنگلهاي مصنوعي نيز به دليل
كمبود شديد منابع آبي، نشست زمين و هجوم كوهنشينان به بهانه تبديل چوب درختان به زغال
و سوخت با تخريب روبهرو شده است. هماكنون عملا چيزي حدود هفت درصد از قلمرو كشور
با پوششهاي درختي همراه است. سهم سرانه هر ايراني از جنگل 18 صدم هكتار است، در
حالي كه در دنيا اين سهم هشت دهم هكتار است، با اين حساب ميزان حساسيت ما نسبت به
حفاظت از جنگلها بايد چهار برابر متوسط جهاني باشد كه بايد خودش را در قوانين و
آموزشها نشان دهد.
هماكنون براي جبران اين خسارتها سازمان
حفاظت محيط زيست چه راهكاري را اتخاذ كرده است؟
سازمان حفاظت محيط زيست يك سازمان نظارتي
است و به شكل مستقيم نميتواند وارد عمل شود، اما بهطور غيرمستقيم در تلاش است تا
در گام نخست سازمان جنگلها را مجاب به اجراي طرح آيش كند، تا به اين ترتيب به
جنگلها استراحت داده شود و در گام دوم بايد رویهای اتخاذ کند تا با هرگونه ساختوسازي
از سوی افراد قدرتمند مقابله شود. به نظر من اين راهكار بايد از گردنه حيران به
دليل وجود شرايط جغرافيايي و منطقه مرزي بين ايران، آذربايجان، نخجوان و ارمنستان
آغاز شود تا به اين ترتيب دولت بتواند نشان دهد كه از اراده لازم براي پاسداري از
اكوسيستم كشور در مقابله با زمينخواران برخوردار است.
تاكنون چه اقداماتي براي مقابله با زمينخواري
انجام شده است؟ آيا آنطور كه بايد و شايد دولت و سازمان محيط زيست توانسته جلوي فعاليت
افراد خاطي در اين زمينه را بگيرد؟
اخيرا در مناطق اطراف ورجين، سرخه حصار و
منطقه حفاظت شده جاجرود شاهد اين بوديم كه سازمان محيط زيست به كمك قوه قضائيه و
نيروي انتظامي چندين ساختمان گرانقيمت را به دليل دخل و تصرفات غيرقانوني تخريب
كرده است. اراده خوبي در مسئولان به وجود آمده تا اجازه فعاليت به زمينخواران،
كوهخواران و درياخوران داده نشود. اميدواريم اين مساله تداوم داشته باشد و شامل
حال نه فقط افراد حقيقي بلكه موسسات حقوقي و افراد پرقدرت نيز شود. آن هم به اين
دليل كه اين افراد خودشان را پاسخگو به دستگاههاي بازرسي نميدانند.
در شهر تهران اگر سرنشين خودرو با درخت
اصابت كند، فرد موظف به پرداخت ديه است. در چنين شرايطي چطور ممكن است در جنگل به
عنوان محيط زيست، تنفسگاه كشور و منبع زيست بوم كشور تعداد قابل توجهي از درختان به
راحتي تخريب و تغيير كاربري دهند؟
اين امر در حيطه وظايف سازمان جنگلها،
مراتع و آبخيزداري كشور است و اين سوال را بايد آنها پاسخ دهند. سازمان محيط زيست
هم داراي اختيارهاي قانوني است كه مطابق اصل 50 قانون اساسي ميتواند وارد شود و
بر حسن اجرايي اين طرح نظارت داشته باشد. همين تخلف آشكاري
كه اتفاق افتاده باعث شده كه كميتهاي براي بررسي جدي زمينخواري تشكيل شود. هماكنون
معاون اول رئيسجمهور شخصا دستور پيگيري در اين زمينه را صادر كرده است.
امروزه اهميت و فوايد جنگلها بر كسي پوشيده
نيست، اما در سالهاي اخير شاهد جنگلزدايي، آتشسوزي و ديگر نارساييها در اين
مقوله بودهايم. در اين زمينه توضيح دهيد.
سالهاست كه به بهانههاي مختلف شاهد از
بين رفتن درختان هستيم. نابودي درختان به روشهاي مختلف كه بسياري از آنها قابل
پيشگيري است انجام ميشود؛ مانند قطع آنها براي ساختوساز يا سوزاندن. در بسياري
موارد مقاصد اقتصادي و تقاضا براي تهيه خمير كاغذ، چوب براي مبلمان و وسايل خانه
نيز موجي ميشوند تا درختان زيادي قطع شوند. بررسي عكسهاي هوايي دوره 50 ساله
1336 تا 1386 توسط سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور نشان ميدهد بهطور
متوسط سالانه دو هزار و 867 هكتار از جنگلهاي شمال ايران تخريب شده است كه اگر اين
رويه ادامه پيدا كند تا 50 سال آينده در بسياري از نقاط شمال ايران آثاري از جنگلهاي
بازمانده از دوران سوم زمينشناسي نخواهيم داشت. هرساله ميليونها هكتار از جنگلهاي
سراسر دنيا در آتشسوزيها نابود ميشوند، اين آتشسوزيها نه تنها ساختار و تركيب
جنگلها را تغيير ميدهند، بلكه ميتوانند جنگلها را به روي گونههاي مهاجم باز
كنند، تنوع بيولوژيكي را تهديد كنند، چرخههاي آب را تغيير دهند و خاك را فرسايش
دهند. متاسفانه در ايران 95 درصد آتشسوزيهاي جنگل در اثر خطاي انساني رخ ميدهد
كه آماري تكاندهنده است.