نوبری استاد دانشگاه خیام مشهد گفت:
نما بخشی درهم تنیده از معماری است/ یگانگی مهمترین ویژگی معماری ایرانی است
مزدا نوبری استاد دانشگاه خیام مشهد و تئوریسین در حوزه معماری با ۲۳ سال سابقه در این حوزه است به گفته خودش کارش را از حوزه صنعت شروع کرده. انجا یاد گرفته است که معماری نیز باید مانند یک ماشین عمل کند. چنانچه خط تولید یک کارخانه یک خطا بدهد کل محصول از بین خواهد رفت. معماری هم باید همه اجزایش درست پشت سر هم چیده شود. وی سپس به معماری در فضاهای عمومی مانند هتلها و مجتمعهای تجاری در شهرهای مختلف روی اورده است. سپس در سالهای اخیر طراحی مرکز نواوری مشهد بعد کارخانه نواوری مشهد، مرکز نواوری شهر اهواز… تاثیر دیگری در روحیه او ایجاد کرده و به نظرش معماری باید با استارت اپها پیوند داشته باشد.
نوبری میگوید: معماری در ذات یک فرایند استارتاپی است که با خلق ایدهها اغاز میشود. در نظام کهنتر همه اینها در وجود یک تک معمار اتفاق میافتاده است اما الان معمار در غار خودش نیست بلکه در تعامل با محیط است. باید تیمی کار کند روحیه همکاری داشته باشد و هم تیمی ابتدال و سطحی نگری و کاسبکاری و روزمرگی را انتخاب نکند تا معماری نواورانه و استارت اپی برجسته شود.به مناسبت برگزاری همایش سازندگان وطراحان در مشهد مصاحبهای با ایشان انجام دادیم که در پی میآید.
آقای دکتر وضعیت نما، سیما و منظر شهری در مشهد چگونه است؟
سالهاست مشهد در حوزه ساخت و ساز با سرعت زیاد صرفا کپی کاری درجه چندم باسمهای از تهران را در پیش گرفته است. و متاسفانه تهران هم در تولید معماری به صورت عام نه تک موردی، الگویی بیهویت دارد. در چنین وضعیتی مشهد این الگو را تکرار میکند. حتی این جسارت در این شهر وجود ندارد که الگوهای خوب نمای شهری تهران را به کاربرد. البته این اتفاق در تمام شهرهای بزرگ ایران در حال رخ دادن است و تنها مختص مشهد نیست.
از نظر شما چگونه نما میتواند در امر فروش ساختمان ارزش افزوده ایجاد کند؟
نما بخشی از معماری و در حقیقت بخشی در همتنیده با کل ان است. نمای ساختمان را نمیتوان از معماری جدا کرد. اگر اینگونه فکر کنیم که داخل ساختمان هر اتفاقی میتواند رخ دهد و بنا بیهویت و کپی باشد بعد به نما فکر کنیم،ان وقت همین اوضاع نابسامان را شاهد خواهیم بود.در حالی که اگر فکر کنیم یک ساختمان موجودیتی بهم پیوسته و نما هم جزئی از ان است، اگر به نقش ارزش افزوده معماری فکر کنیم ان وقت نمای ساختمان نیز ارزش افزوده ایجاد میکند.
در پاسخ به سوال شما باید بگویم بله نما میتواند ارزش افزوده ایجاد کند؛ اما باید به این مسئله توجه کنیم که در بحث نما ارزش افزوده سرمایهای برای ما مهم است یا معمارانه. اگر ارزش افزوده سرمایهای برای ما مهم باشد، نما وسیلهای برای دلالی میشود و همین اتفاقی را که رخ داده شاهد هستیم. در حالی که اگر ارزش افزوده معمارانه برای ما مهم باشد معماری و نما هردو ارتقا پیدا میکنند و در نهایت به ارتقای اقتصاد ختم میشود.
به عنوان تئوریسن در حوزه معماری، تعریف شما از معماری پایدار چیست و آیا پایداری در ساختمانهای لوکس و اشرافی قابل اجراست یا در همه ساختمان ها؟
پایداری به معنی هوشمندی در معماری است که صرفا قابلیت تطبیق با اقلیم یا طبیعت نیست. از نظر من معمار پایدار زمانی رخ میدهد که بنا مانند بدن انسان باید در برابر روزمرگی مقاومت کند. بدن انسان چگونه متابولیسم خود، فشار خون … دیگر را هوشمندانه تنظیم میکند. بنابراین معماری پایدار نیز هم بنا را در برابر سرما و گرما تنظیم میکند و بخشی از ان بحث اقلیم انرژی، هویت، بهره برداری و نظامهای بهره برداری اقتصاد است. من بین سرمایه و اقتصاد تفاوت میگذارم به نظرم سرمایه کلمه وزینی نیست چرا که یکی از وظایف معماری احیای اقتصاد است. درباره اینکه معماری در ایران میتواند پایدار باشد یا خیر باید بگویم زمانی که جامعه پایدار باشد این قابلیت برای معماری هم امکانپذیر است؛ اما در جامعهای که کاملا روز به روز زیست میکند نمیتوانیم از معماری پایدار سخن بگوییم. آیا نظام اقتصادی و نظام رفتاری ما اینقدر قابلیت دارد در برابر اتفاقات مختلف پایدار باشد؟ اگر بله آن وقت میتوان از معماری پایدار هم میتوان حرف زد.
ساختمان ایمن از نظر شما چه مشخصاتی از ساخت تا انتهای آن دارد؟
اگر از یک مهندس ساختمانی و عمران بپرسید او ایمنی را در برابر حوادث تعریف میکند که شامل مقاومت دربرابر حریق، زلزله، سیل استراکچر و وزن و تابآوری است.
از نظر یک معمار؛ اما ایمنی تفاوت دارد. ساختمان ایمن باید در برابر روان، روح و زندگی انسانی که از آن استفاده میکند ایمن باشد. چیزی که ما از ان با عنوان مسکن یاد میکنیم یا در ادبیات ما از ان با عنوان مأوا یاد میشود، پناهگاه و به نوعی مانند اغوش مادر ایمنترین جای دنیاست. باید در طراحی، معمار مهربانترین اتفاق را با انسان انجام دهد. پس ایمنی در روح معماری باید وجود داشته باشد فقط در متریال نیست، هرچند که متریال هم مهم است.
سالهاست با واژگانی مانندمعماری ایرانی یا ایرانی اسلامی مواجه هستیم از نظر شما معماری ایرانی چه مشخصاتی دارد؟
در معماری علم سبک شناسی داریم که نشان میدهد هر معماری چه چارچوب و قواعدی دارد. براساس متر و معیارهایی که داریم با قاطعیت اول باید بگویم معماری ایرانی داریم با تاریخ بسیار روشن و قابل اثبات مانند معماری رنسانس که چگونه با معماری گوتیک فرق دارد. درباره معماری ایرانی نمیتوانم فهرست وار بگویم چرا که بخشهای مختلف و وسیعی دارد؛اما مشخصترین ویژگی ان یگانگی معماری ایرانی است. یکی دیگر از خصوصیتهای ان توجه بسیار جدی به مقیاس است که از انسان شروع میشود و تاشهر ادامه دارد. مقیاس معماری ایرانی هم برای تک بنا و هم برای شهر مقیاس متناسب دارد. ویژگی دیگر آن خردمندی معماری ایرانی است که در بند خشت و آجر نیست اینها فقط وسیلهای برای اندیشهورزی است.
همچنین خصوصیت دیگری که من در تز دکترای خود به ان پرداختهام رشد پذیری و تعالی پذیری معماری ایرانی است، هیچ خط انفصالی مابین معماری قرن ۵ و ۶ نمیتوانید بینید. معماری همه دورانهای ما بهم پیوست است و خط انفصال نمیبنیم. امروز؛اما اگر نگاه کنیم معماری دهه ۸۰ و ۹۰ متفاوت است چون چنین دیدی دیگر وجود ندارد.