در فضای کنونی، چه بايد كرد؟
اكنون جهاني شدن به روندي غيرقابل بازگشت بدل شده و با رشد روزافزون و توسعه همه جانبه، در جاي جاي جهان، همه بخشها را تحت تأثير قرار داده و با چالشهاي گوناگون مواجه كرده است.
; *عبدالرضا فرید نائینی
;در پايان قرن گذشته با تاسیس سازمان تجارت جهاني WTO و گردش بيش از 96 درصد از تجارت جهان در فضاي اين سازمان، عملاً اقتصاد جهان يكپارچه شده است، لذا مناسبات جاري در جوامعي با حاكميت سرمايه ملي، لاجرم دگرگون شده و اولويتهاي تازهاي مورد بحث و تبادل نظر قرار ميگيرد. در اين شرايط انتظار ميرود در كشور ما نيز فرهيختگان و متخصصين در بخشهاي مختلف متناسب با اهميت موضوع به بحث و تبادل نظر بپردازند و در جهت سازگارسازي بخشهاي مختلف اقتصاد، با شرايط حضور در سازمان تجارت جهاني و رقابت آزاد بينالمللي با اطلاعرساني و ارتقاء دانش دستاندركاران به برنامهريزي و ساماندهي اين دوره گذار بپردازند. به ويژه در بخش ساخت و ساز_ كه بزرگترين بخش اقتصاد كشور است و ظرفيتهاي بالقوه و قابل توجهي نيز در اين بخش در اختيار ما است_ پر شمارترين تشكلهاي فني مهندسي در اين بخش حضور دارند، در اين حوزه فرصتهاي متعددي ; ميتوان بر شمرد، از جمله سابقه تاريخي ما در صدور خلاقيتهاي معماري و مهندسي كه در زمره افتخارات ما و جامعه ; جهاني است، لذا انتظار ايفاي نقشي از اين دست مستند به سابقه تاريخي است اما متأسفانه پس از گذشت دو دهه هنوز اقدام موثري انجام نشده است و جامعه حرفهاي ما نسبت به اين تحولات وسيع و بنيادي بيتوجه يا بياطلاع مانده است، به ويژه در بخش ساخت و ساز كه به رغم حضور فرصتهاي مساعد برای ساماندهي دوره گذار، اين بحث تاكنون كمترين جايگاهي نداشته است.
اكنون جهاني شدن به روندي غيرقابل بازگشت بدل شده و با رشد روزافزون و توسعه همه جانبه، در جاي جاي جهان، همه بخشها را تحت تأثير قرار داده و با چالشهاي گوناگون مواجه كرده است. امروز در هر گوشه جهان در هر فعاليت، كالا يا خدمتي عرضه مي شود و لاجرم در معرض رقابتي بينالمللي و متأثر از عوارض جهاني شدن است. اگر چه ممكن است اين فرآيند در جوامعي به درستي شناخته و تبيين نشده باشد.
بديهي است كه بخش ساخت و ساز نيز از اين چالشها در امان نيست بلكه به اين دلیل كه بزرگترين بخش اقتصاد كشور ما است و مسكن خود بخش پيشگام و بخش استراتژيك محسوب ميشود، از حساسيت و اهميت ويژه برخوردار است و به اين سبب نحوه اقدامات و تحولات در اين بخش براي كل اقتصاد ما سرنوشت ساز خواهد بود.
جهاني شدن، اقتصاد ما را نيز در آستانه تحولات وسيع قرار داده است و لزوم حركت از اقتصادي بسته به اقتصادي باز، شرايط ويژهاي را فراهم آورده كه از جمله به ” فرصت تحديد آميز ” ;تعبير شده است زيرا در صورتيكه اين فرصت غنيمت شمرده شده و با برنامهاي خرد پايه و منسجم در بخشهائي كه مزيت نسبي وجود دارد، نسبت به تعامل و سازگارسازي با شرايط جهاني شدن، اقدام كنيم و جايگاه مناسب خود را در اقتصاد جهاني احراز نمائيم، اين فرصت به درستي مغتنم خواهد بود و در صورتيكه با تحليلهاي غير واقعبينانه فرصت سوزي شود و حساسيت ويژه اين دوره گذار به درستي دريافت نگردد، زمان را از دست خواهيم داد و بازنده اين چالشها خواهيم بود، در اين شرايط تنها راهكار راهبردي شناخت و تعامل با شرايط نوين است و بي عملي در اين برهه، استقبال از عقب ماندگي است .
;گفته ميشود كه شركتهاي توليدي در اين دوران گذار، بيشترين تغييرات را تحمل ميكنند لاكن از اين جهت كه فرآيند ساخت در كشور ما تا سالهاي اخير يكسره در شرايط سنتي و ما قبل صنعتي ;به سر برده و توجهات اخير به توسعه صنعتي ساخت و ساز نيز به رغم نقش مهمي كه در توسعه بخشي ايفا ميكند، هنوز در آغاز راه است و متكي به توسعه زيرساختهاي ساخت صنعتي نيست، لذا سازگارسازي اين بخش وسيع با شرايط جهاني شدن نيز در گرو تغييرات عمده و تحولات عميق و بنيادي است، لاجرم در كشور ما بخش ساخت و ساز نيز در روند جهاني شدن با تغييرات وسيع مواجه خواهد بود و اين تغييرات از جمله مستلزم زمان كافي است و نقش حساس زمان در شرايط رقابتي، اين روند را هم اكنون در مسير بحراني قرار داده است .
خوشبختانه علي رغم پيچيدگي و حساسيت شرايط، فرصتها و ظرفيتهاي قابل توجهي نيز در دسترس است فرصتها و ظرفيتهاي بالقوهاي كه اگر به درستي مديريت شود، كسب موفقيت دور از دسترس نخواهد بود، راه دشوار و زمان محدود است اما اگر باور داشته باشيم كه در اين شرايط “بي عملي” به مثابه ركود و عقب ماندگي است، باور خواهيم داشت كه فرصتي باقي نيست و ترديدها جائي ندارد. ترديد، دو دلي،كم كاري و بيتوجهي كه معماري ساخت و ساز ما را از محتوا تهي كرده است و هويت معماري ما را در منافع زودگذر حرفهمندان غير مسوول و غيرمتعهد معني كرده است، جائي نخواهد داشت و انگيزه لازم برای بهرهگيري بهينه از فرصتها (فرصت تحديد آميز) با ما خواهد بود. در این مسیر بیشک عزم ملي و برنامهاي منسجم و خردپايه كارساز خواهد بود.
بايد توجه داشته باشيم كه پارهاي از اين فرصتها كه نقش اساسي در تحقق موفقيت دارند، ويژه و يگانه هستند، نظير طرح عظيم مسكن مهر كه منابع كلان و قابل توجهي را بخود اختصاص داده است و قابل تصور نيست كه تأمين منابع مورد نياز برای چنين طرح وسيع و فراگيري در كوتاه مدت قابل تكرار باشد، و ديگری طرح هدفمندكردن يارانهها است كه آنهم فرصت بالقوه منحصر بفردي است كه بستر لازم برای تحول اساسي در فرايند توليد را بوجود آورده است. طرح عظيم و متهورانه مسكن مهر عملاً تقاضاي انبوه پرشماري را ساماندهي كرده و با ايجاد انگيزههاي تشويقي انتخاب روش ساخت صنعتي را در اولويت قرارداده است از طرف ديگر طرح هدفمندی يارانهها نيز بالقوه انگيزه لازم برای فعال نمودن و به ميدان آوردن ظرفيتهاي مهندسي و مديريتي ايجاد كرده است، حذف يارانهها به افزايش قيمت تمام شده تمايل دارد و ظرفيتهاي مهندسي و مديريتي با ارتقاء بهرهوري و كيفيت قادر است اهداف توليد را مديريت كند. اين فرصتها منحصر به فرد هستند و در كوتاه مدت تكرارپذير نخواهند بود به علاوه نيروي متخصص و جامعه مهندسي وسيع، منابع سرشار و پشتوانه عظيم تاريخي در قالب يكي از ارزشمندترين گنجينههاي معماري و مهندسي جهان همه و همه فرصتهائي هستند كه ما را در اين چالش دشوار همراهي ميكنند و امكان موفقيت ما را افزايش ميدهد.
به طور كلي با تحليل واقعبينانه از شرايط داخلي و بينالمللي، درك حساسيت شرايط ( فرصت تحديد آميز) عزم ملي، برنامهاي جامع و بهرهبرداري بهينه از ظرفيتهاي موجود ميتوانيم از اين چالش توانسوز با موفقيت عبور كنيم و نه تنها اين تحول فرآيندي را به درستي مديريت كنيم بلكه نارسائيهاي عميقی را كه در فضاي ساخت و ساز سنتي ما رسوب كرده و هويت معماري ما را مخدوش كرده است، نيز بهبود بخشيم و اكنون در مقابل اين سؤال دشوار و پر مسووليت قرار داريم كه در اين فرصت محدود و شرايط پيچيده چه بايد كرد؟
;
;*رئیس انجمن صنفی تولید کنندگان و فن آوران صنعتی ساختمان