خودباختگي در نماسازي هاي تقليدي و دوري از معماري سنتي ايراني
کافي است نگاهي به معماري بسياري از ساختمان ها در شهرهاي مختلف کشور بيندازيم. تقريباً همه الگوبرداري از مدل هاي غربي است به عبارت ديگر الگوي معماري ساختمان هايمان در نماي داخلي و بيروني ساختمان ها خيلي وقت است رنگ الگوهاي غربي را دارد و اين در حالي است که ديگران مشتاق طرح هاي معماري سنتي ايراني هستند.
اين موضوع با وجود آن که بسيار فراگير است اما متاسفانه توسط هيچ مسئول، محقق، کارشناس و صاحب ;نظري با جديت و حساسيت مورد توجه قرار نگرفته است. در حالي که به نظر مي ;رسد همين مسئله موضوعي چالش ;برانگيز و قابل تامل به ويژه براي نسل جديد جامعه از جمله دانشجويان باشد.
ياسمن غفاريان که در رشته معماري تحصيل مي ;کند در اين باره مي ;گويد: متاسفانه طراحي معماري در کشور ما و به ويژه شهرهاي بزرگ از هيچ معيار خاصي پيروي نمي ;کند. نقشه ;هايي که اين روزها در معماري براي ساختمان ;سازي استفاده مي ;شود نمونه ;هاي تقليدي محض از الگوهاي اروپايي آن است آن هم ناقص.
به عبارتي اين الگوبرداري ;ها تابع هيچ معياري نيست تا بتوان آن ;ها را تحليل کرد و مورد ارزيابي و سنجش قرارداد. وي خاطرنشان مي ;کند: در گذشته اين اصول در معماري قديمي و سنتي ايراني رعايت مي ;شد اما در طراحي ;هاي معماري عصر حاضر چنين نکاتي کمتر مورد توجه است و متاسفانه بيشتر ساختمان ;ها به دور از اصول ساختمان ;سازي و صرفاً به صورت بسازوبفروشي عرضه مي ;شود و براي طراحي آن ;ها وقت گذاشته نمي ;شود.
به گفته وي در رعايت اصول معماري اصراري به در نظر گرفتن عين نماي سنتي ايراني نيست بلکه نکته مهم رعايت استانداردهاست. غفاريان مي ;گويد: متاسفانه هم ;اکنون نماي ظاهري ساختمان ;ها نه تنها هيچ تناسبي با مسئله زيبايي شهرها ندارد بلکه هر کس ساختماني را که خودش دلش خواسته ساخته است و هيچ کس هم نظارتي بر طراحي معماري ساختمان ;ها ندارد.
به گزارش خراسان، دکتر محمود رضا اميني استراتژيست و کارشناس مسائل فرهنگي درباره اين موضوع مي ;گويد: معماري شهري مي ;تواند فضايي مناسب براي توسعه فرهنگ شهري باشد. وقتي که معماري شهري بتواند بر مبناي فلسفه اسلامي، شکل بگيرد دستاوردهايي براي ما خواهد داشت مانند آن چه که امروز از معماري ;هاي عصر صفويه داريم. همان ;گونه که بسياري از معماري ;هايي که امروز داريم از جمله معماري ;هاي اصفهان يا برخي استان ;هاي ديگر مبتني بر اقداماتي است که معماران همان زمان بر مبناي يک فلسفه ذهني و باور اجتماعي آن ;ها را طراحي کردند.
مبناي تفکر معماري پل ;ا… وردي ;خان اصفهان فلسفه اشراق بوده است و يا در معماري گنبد مسجد شيخ لطف ;ا… اصفهان و يا در اروميه و تبريز، نماهاي شهري بر مبناي تفکر معماري مبتني بر فلسفه شکل گرفته است. در عين حال نبايد فراموش کنيم انبوه ;سازي ;ها و برج سازي ;ها يک نماد غربي است که زندگي و فرهنگ ;هاي متفاوت خرده ;فرهنگ ;ها را در کنار هم چينش مي ;کند و ساختاري را به وجود مي ;آورد که نه تنها هيچ توسعه و پويش فرهنگي ندارد بلکه موجب آسيب ;هايي نيز مي ;شود.
وي خاطرنشان مي ;کند: از نظر اجتماعي وقتي خرده ;فرهنگ ;هايي در کنار هم قرار بگيرند اما نتوانند با يکديگر هماهنگ شوند موجب ناآرامي، ناامني و سلب آسايش و افت فرهنگ خواهند شد. بعضي از سازه ;ها که در تهران يا بعضي شهرها ديده مي ;شوند و بي ;حساب و کتاب توسعه پيدا کرده ;اند نمونه ;هايي از اين نوع است همانند ساختار ساختمان ;هاي نواب در تهران که نمي ;توانيم در اين مجموعه چيزي به عنوان يک پديده فرهنگي حس کنيم.
اميني تصريح مي ;کند: با وجود آن که ما مدعي داشتن فرهنگ اسلامي و مباني و باورهاي اعتقادي محکم چه در فلسفه و چه در اعتقادات هستيم و اين اعتقادات مي ;تواند الگو داشته باشد اما هنوز نتوانستيم به عنوان ام ;القراي جهان اسلام در تهران و يا در ديگر شهرهاي کشورمان نوعي معماري طراحي کنيم که بيانگر باورهاي مردم کشورمان باشد. به عنوان مثال ما از نام مقدس ائمه (ع) در بعضي از خيابان ;ها و ميدان ;ها استفاده مي ;کنيم در حالي که هيچ راهي براي معرفي آن ;ها نداريم. اين امر در شرايطي ديده مي ;شود که برخي کشورها از نمادهاي ما استفاده مي ;کنند. به عنوان مثال مردم به پاس ; قداست بانوي پاک از تپه بلند «فاطيما» در آرژانتين، بالا مي ;روند و اين مکان هم ;اکنون به عنوان يکي از زيباترين مناطق اين شهر است. با اين وصف آيا ما نمي ;توانيم در شهرهاي خودمان نمادها و الگوهايي در معماري داشته باشيم که هم معرف و بيان معرفتي از الگوهاي ما باشد وهم براي توسعه هويت ملي نمادسازي کنيم.
وي در ادامه با اشاره به معماري ;هاي سنتي و قديمي ايراني و زيبايي منحصر به فرد آن ;ها مي ;گويد: در برخي شهرها وقتي مي ;خواهند سازه ;هاي شهر را سامان ;دهي کنند نقبي هم به معماري ;هاي گذشته مي ;زنند. اين امر مي ;تواند تصوري را در فضاي موجود ترسيم کند. مثلاً در مورد ميدان ;هايي مانند ميدان امام خميني(ره) و امام حسين(ع)، بايد در اين مکان ;ها حس عشق به امام حسين(ع) و شناخت ايشان براي همه تداعي شود. به عبارتي ما هم فلسفه ايراني و ملي و هم فلسفه ديني و باورهاي ديني داريم. معماران گذشته ما بر مبناي اين فلسفه، توانسته ;اند کار کنند.
در عين حال وقتي قرار است يک محله ايجاد شود، چنين مکاني در باورهاي ما نياز به بازار، مسجد، حمام و باشگاه ورزشي و… دارد و اين مجموعه بايد بتواند ارتباطات معناداري را با هم برقرار کند در غير اين صورت، بي ;انضباطي در جامعه ايجاد مي ;شود. اميني تصريح مي ;کند: اگر ما از معماري ;هاي ديگران الگوبرداري کنيم به اين معناست که چيزي در فرهنگ خود نداريم. چنين برداشتي در حالي است که از افتخارات سازه ;ها و معماري دنيا بناهاي باشکوهي است که در کشور ما ساخته شده است و اين ;ها همه اندوخته ;هايي است که نبايد از کنار آن ;ها بي ;توجه بگذريم.
عفت شريعتي مشاور وزير ارشاد و فرهنگ اسلامي در امور بانوان نيز با اشاره به فرمايشات مقام معظم رهبري در سفري که به خراسان شمالي داشتند مي ;گويد: رهبري در اين سفر به مطالب مهمي در مورد سبک زندگي اشاره کردند. ايشان ۲۰ آسيب را در قالب ۲۰ سوال برشمردند و قطعاً اين موضوعات از مسائلي است که بايد مورد توجه انديشمندان و دلسوزان قرار بگيرد. از جمله اين سوالات دغدغه ايشان در مورد طراحي لباس و معماري در کشور بود.
وي با اشاره به وضعيت معماري شهرهاي کشور ادامه مي ;دهد: متاسفانه معماري ما معماري غربي است چون علوم ما علوم غربي است. به بيان ديگر اگر چه دانشجوي ما در ايران درس خوانده است اما پرورش ;يافته افکار و انديشه ;هاي غربي است. آن چه مي ;آموزد نيز غربي است. در چنين شرايطي هيچ کس نمي ;تواند توقع داشته باشد اين دانشجو خلاقيت ايجاد کند.
نماينده دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي مي ;افزايد: به نظر مي ;رسد در زمينه معماري، شهرداري ;ها مقصرند. چرا که در زمينه ساخت ;وساز اين شهرداري ;ها هستند که بايد سبک ;هاي مناسب را براي ساخت ;وساز ترويج دهند. اگر شهرداري ;ها در مورد سبک ;هاي معماري سخت ;گيري کنند قطعاً مهندسان و ساختمان ;سازان به سمت معماري اسلامي خواهند رفت. وي خاطرنشان مي ;کند: معماري اسلامي در بسياري از کشورهاي اروپا، هند و پاکستان به عنوان معماري بسيار ديدني و زيبا شناخته شده است اما متاسفانه اين ما هستيم که به سمت معماري غربي مي ;رويم. اين ;جاست که بايد به مهندسان توصيه کرد ابتکار و خلاقيت به خرج بدهند. طراحان و معماران ما مي ;توانند در مورد نماهاي بيروني و داخلي خانه ;ها اصول معماري اسلامي را رعايت کنند. وي همچنين تاکيد مي ;کند: علاوه بر اين در قضيه معماري، قانون ;گذاري خوبي انجام نشده است و در اين مورد شهرداران، استاندارها و فرماندارها مقصرند. شريعتي تصريح مي ;کند: در شرايط کنوني وظيفه مهندسان است که با طراحي ;هاي مناسب شهرهاي ايران به ساماندهي وضعيت معماري ;ها کمک کنند.
از سوي ديگر بايد قوانيني تنظيم شود که معماري ساختمان ;ها در هر خياباني کاملاً مشخص شود. وي مي ;افزايد: به هر صورت در اين بخش هم مي ;توانيم طراحي و معماري ساختمان ;ها را بومي و کاربردي ;تر کنيم.
شريعتي با اشاره به معماري برخي شهرهاي ايران به خصوص شهر مقدس مشهد مي ;گويد: معماري و ساختمان ;سازي در شهرهاي مقدس از جمله مشهد از باورهاي ديني و فرهنگي آن ;ها جدا نيست. اما اخيراً مي ;بينيم اين مسئله در حال خدشه ;دار شدن است. يعني همان اتفاقي که در مسجد الحرام رخ داده است اکنون به نحوي در اين شهر مقدس در حال شکل ;گيري است. وقتي در کنار مسجد ;الحرام برج ساعت را مي ;سازند تا به نوعي خانه کعبه تحت ;الشعاع قرار بگيرد همين مسئله را به نوعي ديگر مي ;توان در شهر مقدس مشهد مشاهده کرد. اصلاً اين سوال براي مردم پيش مي ;آيد که طراحان و معماران اين مجموعه ;ها به کجا وصل هستند و چه کسي اين ;ها را ساماندهي مي ;کند که قداست و معنويت شهر مقدس مشهد کمرنگ شود و يا چه کساني دست ;اندرکار هستند که حرم مطهر حضرت رضا را در مقابل ساختمان ;هاي مجلل و برج ;هاي آن چناني قرار بدهند. وي ادامه مي ;دهد: برخي به اين نکته اشاره مي ;کنند که شهر مشهد شهري است با زائران بسيار و توريستي! براي اين نکته هم پاسخي وجود دارد قطعاً اين شهر بايد هتل ;ها، مهمانسراها و زائرسراهاي فراوان و آبرومند و مجهز داشته باشد اصلاً اين مسئله حق اين شهر و کشور است اما اين موضوع با تجمل ;سازي بسيار متفاوت است.
علاوه بر اين، اخيراً در همايش علمي فرآيند شکل گيري معماري در گذر زمان نيز به نکات جالبي در خصوص موضوع معماري اشاره شد. دکتر حسن اصانلو استاد دانشگاه پلي تکنيک ميلان ايتاليا در اين همايش با اشاره به پيدايش معماري اظهار داشت: معماري سازماندهي فضا است و يک تفاوت مهم با ساير هنرها دارد و آن هم مقياس است که مقياس در معماري انسان است.
وي افزود: معماري دربرگيرنده ساخت ;وساز و شکل ;دهنده محيط است. از لحظه ;اي که يک تمدن به وجود مي ;آيد معماري ساخته مي ;شود و بايد به اين نکته نيز توجه کرد که معماري با ساختار بيولوژيک انسان مرتبط است. معماري علاوه بر استفاده از ساخت ;وساز، يک کارکرد ثانويه دارد و آن زيباشناسي است که باعث مي ;شود معماري به عنوان يک هنر زيبا متولد شود.
اين استاد معماري دانشگاه ميلان با اشاره به ابعاد معماري خاطرنشان کرد: بايد به اين امر توجه داشت که معماري فقط حاصل زيبايي ;شناسي نيست و شامل اخلاق نيز مي ;شود، موضوعي که بسياري به آن بي ;توجه هستند و اين بي ;توجهي باعث مي ;شود تا ساختمان ;هايي بي ;هويت و بي ;اثر بنا شود. بسياري از ساختمان ;ها در ابتدا زيبا به نظر نمي ;رسيدند اما گذر زمان ثابت کرده است که آن ;ها ماندگار و زيبا هستند اما در گذر زمان اين زيبايي محو و نابود مي ;شود.
اصانلو با تشريح سه دوره تاريخي معماري اظهار داشت: در دوره قرون وسطي که همزمان با دوره سلجوقيان است معماران به احياي عناصر معماري رم مي ;پردازند و معماري جزو علوم طبيعي به حساب مي ;آمده است. وي افزود: در قرن ۱۵ و ۱۶ ميلادي که مصادف با عصر صفوي است براي اولين بار در ايران مفهوم شهر ايده ;آل مشخص مي ;شود که پيش ;بيني شهرسازي مدرن است، مانند شانزه ;ليزه در پاريس فرانسه که شبيه ; معماري شهر اصفهان در آن عهد است. موضوعي که با ياري جستن از چهارباغ ;ها و ميدان به کمک معماري نوين مي ;آيد.
وي همچنين نمونه ;هاي معماري قرن ۱۷ ميلادي را که مصادف با پايان دوره صفوي است همراه با معماري ;هاي منظر از جمله باغ شازده در ماهان و مجموعه ۴۰ ستون اصفهان معرفي مي ;کند.
به گفته اين استاد معماري، قرن ۱۸ نيز عصر گذر از معماري سنتي به مدرن است و مدرنيسم آخرين مکتب معماري است. وي توضيح داد: در اين دوره تزئينات در معماري کم شد و حداکثر سودمندي و خدمت به مردم، شعار معماران شد. وي خاطرنشان کرد: در اين دوره معماري با سنت قطع رابطه کرده و خود را دوباره تعريف مي ;کند. اما در قرن ۱۹ مبحث ايجاد دانشکده ;هاي معماري و ترميم معماري شکل مي ;گيرد موضوعي که در تخت جمشيد(پرسپوليس) استفاده شده است.
بسياري از کارشناسان طرح نماهاي داخلي و خارجي ساختمان ;ها را براساس الگوهاي غربي و تقليدي به عنوان يک زنگ خطر مي ;بينند و بر اين اعتقاد هستند که اين روند هر روز ما را از معماري ;هاي اصيل و پرمحتواي سنتي ايراني و اسلامي دور مي ;کند و باعث مي ;شود که ما ناخواسته از هويت فرهنگي و تمدني خود فاصله بگيريم و آن چه را که سال ;ها در فرهنگ و تمدن غني ايراني بوده رها و از بيگانگان طلب کنيم. به اعتقاد کارشناسان تمناهاي سليقه ;اي و تقليدي ممکن است هزينه هاي گزافي را از نظر فرهنگي بر جامعه تحميل کند.
;
;