هولوگرام خوب، هولوگرام بد
برگههایی که سالها جایگزین پرداخت نقدی به پیمانکاران و طلبکاران شهرداری شده بود و با آغاز به کار محمدعلی نجفی به عنوان شهردار وقت تهران حذف شد، قرار است دوباره به چرخه مبالات شهرداری بازگردد.
برخی از اعضای شورای شهر تهران معتقدند این سختگیریهای ابتدایی، شهر
را دچار مشکلاتی از لحاظ مالی کرده و نباید از ترس فساد احتمالی، از راهکارهایی که
سالها در شهرداری مرسوم بوده است، چشمپوشی کرد. نه به «هولوگرام» در دوره مدیریت جدید شهر تهران، به معنی نه به میراث و سبک اداره
گذشته شهر بود.
اما به نظر میآید شهردار کنونی تهران شتابی برای تغییر روشها ندارد.
محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران مخالف صدور هولوگرام
نیست اما معتقد است ساز و کار صدور آن باید شفاف باشد. با او درباره تهدیدهای
بازگشت هولوگرام گفتگو کردهایم.
او معتقد است این برگهها به تضمین بانکی میمانند و نباید بهخاطر
وجود فساد در یک بانک، کل سیستم بانکی را زیر سؤال برد.
به نظر میرسد ممنوعیتهایی که برای صدور برگههای هولوگرام وجود
داشت، در حال حذف شدن است و برخی نگران هستند انحرافات گذشته دوباره تکرار شود؟
فلسفه حضور کارگزاریها در سازمانها و نهادهای خدماترسان که مأموریتهای
مختلفی مثل مدیریت شهری دارند، در حوزههای عمرانی، خدماتی و… نه تنها تهدید
نیست بلکه ضرورتی انکارناپذیر است. در اصل، کارگزاریها اشخاص حقیقی یا حقوقی
هستند که وقتی یک سازمان خدماترسان در فرآیند اجرای پروژههایش دچار کمبود
نقدینگی میشود، نقدینگی قابل توجهی براساس شاخصهایی که سازمان تعیین میکند
تزریق و در پروژه مشارکت میکنند و نهایتا اصل سرمایه و مابهازای آن را براساس یک
استاندارد و توافقی دریافت میکنند.
این پرداخت ممکن است به صورت نقدی و درازمدت باشد و یا ملک، مصالح یا
خدمات فنی و مهندسی از شهرداری گرفته شود و یا نهایتا تراکم سیار بگیرند. به همین
لحاظ از نظر من، فلسفه ایجاد سازوکارهایی مثل صدور هولوگرام و همینطور همکاری با
کارگزاریها، یک تهدید نیست بلکه میتواند یک فرصت باشد. آنچه که در مدیریت شهری
گذشته اتفاق افتاد، در اصل این بود که اساسا از کارگزاریها و ابزاری مثل هولوگرام
به صورت خلاف استفاده شد. یعنی خلاف سازوکارهایی که برای آن تعریف شده بود.
درخصوص مصادیق این تخلفات هم توضیح میدهید؟
کارگزاریها زمانی که میخواهند در سازمانی مثل شهرداری تهران
که بیش از ۱۷ هزار
میلیارد تومان بودجه سالانه دارد و با تبصرهها و بودجه سازمانها و شرکتها به ۲۰
تا ۲۵ هزار میلیارد هم میرسد مشارکت کنند، باید بیش از ۵۰۰ تا هزار میلیارد تومان
سرمایه نقدی داشته باشند و در پروژههای شهری از این سرمایه استفاده و به شهرداری
کمک کنند.
اما کارگزاریهایی که در دوره گذشته به خصوص سالهای آخر به
شهرداری کمک کردند، نه تنها سرمایهای نیاوردند، بلکه برعکس سرمایه نقدی و غیرنقدی
شهرداری را هم در اختیار گرفتند و از محل سرمایه نقدی شهرداری و غیرنقدی به سودهای
قابل توجهی رسیدند. آنها اساسا فرآیندهای مالی و مأموریتهای شهرداری تهران را بهشدت
دچار مشکل کردند. در همین سازوکار، هولوگرامهای صادره به لحاظ عدم نظارت درست و
شفاف و قانونی مسیر اصلی خود را طی نکرد.
هولوگرام چیست؟ هولوگرام یک اوراق بهادار است که وقتی کارگزاری رقمی
را در یک پروژه به شهرداری کمک میکند، در قبالش شهرداری میتواند برگهای به کارگزار
بدهد که بتواند از این برگه مطالبات خود را وصول کند. در واقع مثل چک، یک روش
تسویه غیرنقد است و ضمانتنامهای برای سرمایهگذاری بهشمار میرود. در حال حاضر
ما چک برگشتی داریم، اما نباید بهخاطر چکهای برگشتی اصل فلسفه دسته چک را زیر
سوال ببریم. یا ممکن است فردی تخلف کند و بیش از اعتبار مشتری ضمانتنامه بانکی
صادر کند اما بهخاطر این تخلف و عملکرد متخلفان سیستم بانکی که نباید اصل موضوع
ضمانتنامه بانکی را زیر سوال برد.
اما یک نکته در مورد هولوگرامها وجود دارد؛ هولوگرامها ظرفیتهای
آتی یک شهر را به فروش میرسانند، بدون آنکه بانک اطلاعاتی شفاف و دقیقی در مورد
میزان آن وجود داشته باشد. تا آنجا که خاطرم هست، تیمی برای راستیآزمایی این برگهها
در دوره آقای نجفی تشکیل شده بود.
ما یک فلسفه هولوگرام داریم و یک سازوکاراستفاده از آن. این دو
با هم فرق میکنند. وقتی یک پیمانکار یا کارگزار با شهرداری تهران در پروژهای
مشارکت دارد، شهرداری تهران در سازمان املاک شهرداری تهران و براساس میزان طلب کارگزار،
یک برگه تعهد تحت عنوان هولوگرام صادر میکند.
صدور این هولوگرام در حوزه بارگذاری تراکم در شهرداری تهران بوده اما میتواند
در حوزههای دیگر هم تعریف شود؛ منتها بحثی که باب شده، فکر میکنند هولوگرام
یعنی فروش تراکم سیار. درست است تراکم سیار را هم شامل میشود اما در چارچوب طرح
تفصیلی است؛ به طور مثال اگر پلاکی در پهنه R۱۲۲ با مجوز ساخت پنج طبقه
باشد کسی نمیتواند چون این برگه را در اختیار دارد، برود پنج طبقه روی آن تراکم
بگیرد… این برگهها یک نوع پیشفروش تراکم آینده شهر است.
یعنی شهرداری تهران وقتی به این نتیجه میرسد پول ندارد، یا
باید به طلبکار مِلک بدهد، یا پول طلبکار را چند سال دیگر با یک سود قابلتوجه به او
بدهد و یا به این نتیجه میرسد از محل تراکم آینده
شهر که سال بعد قرار است پروانهاش را صادر کند این کار را انجام دهد و به
نوعی آن را پیشفروش کند. نمیتوان گفت اساس این روش فساد است. این تصمیم شهرداری
است. مگر فروش املاک غیر از این است؟ اگر شهرداری املاکی را که میفروشد، به عنوان
سرمایه حفظ کند، در آینده به سرمایههای شهر اضافه میشود.
فرق فروش املاک با هولوگرام این است که ما میدانیم چند
ملک به فروش میرود اما در خصوص هولوگرام هیچ بانک اطلاعاتی مشخصی
وجود ندارد.
درست است و این موضوع میتواند برنامهریزی آینده مدیریت شهری را دچار مشکل کند. من هم این رویه را تأیید نمیکنم، اما معتقدم میتوان هولوگرام را صادر کرد و به جای آن که ما بهازای آن تراکم مازاد بدهیم، ملک داده شود یا شهرداری خدمات فنی و مهندسی
ارائه دهد. مسأله اینجاست که در شهرداری تهران کارگزاریها پول
که نمیآوردند هیچ، بلکه در سالهای
پایانی دوره گذشته مدیریت شهری، از منابع شهر کسب درآمدهای بالا هم داشتند!
در آن سالها شهرداری تهران به شهرداریهای مناطق اعلام کرد که اگر بودجه نقد خود را از مردم بگیرید، همه را باید
به خزانه مرکزی واریز کنید، اما در بخش بودجه غیرنقد، اجازه دارید که بخش قابل
توجهی از رقم بودجه را برای پرداخت هزینههای پروژههای
عمرانی و پرداخت دیون پیمانکاران استفاده کنید. از آنجا
که سازوکار نظارتی بر اعمال این بخشنامه ایجاد نشده بود، این روش باعث شد که مثلا
در خصوص پرداخت فیش پروانه ساختمانی، شهرداران مناطق به جای آن که از افراد مراجعهکننده
پول نقد بگیرند، آنها را به کارگزاریها معرفی کنند و با این روش،
کارگزاریها محل فساد و رانت شد.
اشکال عمده هولوگرامها این بود که اساسا بخش
زیادی از این هولوگرامها منشأ نداشتند. هولوگرامی
که شهرداری به عنوان یک ضمانتنامه به فردی میدهد، در
اصل باید سازوکاری برایش قطعی شده باشد که نشان بدهد شخص حقیقی یا حقوقی طلبی از
شهرداری دارد؛ اما بعضا بدون اینکه هیچگونه طلبی از شهرداری وجود داشته باشد،
برای افراد هولوگرام صادر میشد و این یعنی صدور هولوگرامهای بدون منبع! کمیتهای که در دوره آقای نجفی تشکیل شد، گرچه خیلی دیر
ایجاد شد اما باز هم موجب شد بخش زیادی از آنها احصا و شناسایی شود.
در حال حاضر اشکالی که به شهرداری تهران وارد میدانیم، این است که
اساسا روشی که میتوانست با یک سازوکار قانونی،
یک روش تسویه غیرنقد برای شهرداری محسوب شود، متوقف شده است. در حال حاضر شهرداری
دچار مشکلات عمده مالی است و زمان مناسبی است که این کارگزاریها در کنار شهرداری حضور داشته باشند، اما ما تابویی از این کارگزاریها ساختهایم که ورود آنها را با بازگشت به گذشته، یکسان میدانیم.
چه ضمانتی هست که مسیر قبلی شکل نگیرد؟
سازوکارها باید شفاف ایجاد شود. بحث اصلی این است که صورت مسأله پاک
نشود. باید یک فضایی درست کرد تا نظارت مستمر باشد و به صورت مداوم اطلاعرسانی شود
ضمن آنکه نحوه مشارکت کارگزاریها با شهرداری تهران باید
مشخص باشد. مگر بد است که شهرداری توسط کارگزاری دو هزار واگن به مترو اضافه کند
و بعد در آینده به صورت BOT از محل
بلیت سود و سرمایه خود را پس بگیرد؟
نباید اول این سازوکار ایجاد شود بعد به فکر صدور هولوگرام بیفتیم؟
این کار انجام میشود، همانطور که اشاره کردم تنها ایراد این است که درآمدی
که آیندگان برای اداره شهر لازم دارند، از محل این بارگذاریها پیشفروش میشود. باید به فکر این باشیم که در برابر صدور
هولوگرام، چیزی به جز تراکم یا زمین بدهیم. این شهر ظرفیتهای بینظیری برای کسب درآمد دارد. ما به کسب درآمد راحت برای اداره شهر عادت
کردهایم! این در حالی است که هزاران شرکت، سالانه
درآمدهای قابلتوجهی در تهران کسب میکنند.
شهرداری تهران هم میتواند از همین روشها کسب درآمد داشته باشد اما چون همیشه جیبش پر از پول بوده، به فکر روشهای درآمدزایی دیگری نیفتاده است.