نه پل خراب شده نه زیر پل
امروز در محل کارمان که به اندازه “یک قورت آب خوردن” تا پل سید خندان راه است، در حال گفتمان با دوستی نشسته و در حال رتق و فتق امور مملکت بودیم که دوستی دیگر آمد و خبر داد: «دارند پل سید خندان را جمع می کنند.»
از آنجا که معمولا اخبار در کشور ما به سبک و سیاق گرمابه های قدیمی یک کلاغ چهل کلاغ می شود، و از آنجا که ما خودمان “اِند” منابع خبری هستیم، خیلی به این خبر توجهی نکردیم اما به قول خاله خانباجی ها «همچین بگی نگی”، یک نموره حس فضولیمان گل کرد.
گل کردن فضولی ما همان و آغاز شدن ماجرائی شبه جنائی همان! تازه شد اول بسم ا…! تدارک دیدیم که دستی بجنبانیم و سری تکان دهیم تا شاید خلایق حساب کار خود را داشته باشند. این شد که شال و کلاه کردیم و به سمت پل سید خندان به راه افتادیم. این را نباید فراموش کرد که ما به بهانه نهار خوردن خلق الله را پیچاندیم.
به پل سید خندان که رسیدیم دیدیم یکی دو تا از این ابزار آلات دقیقه که مو را از ماست می کشد، در حال کار کردن است و گوئی پدر کشتگی ای با سازه زیر پل داشته باشد، در حال درآوردن دل و جیگر سازه بدبخت است. اول از همه به یاد خبر اولی افتادیم که می گفت پل سید خندان را از جا درآورده اند. خدا رو شکر کردیم چون فهمیدیم خلق الله فهمیده اند ما داریم می آئیم و پل را سرجایش چسبانده اند. به همین دلیل سعی کردیم کسی ما را نشناسد و در کسوت ناشناس سعی در جمع آوری اخبار و اطلاعات کردیم.
همچون پیرزنها فال گوش منتظر ماندیم که خلق الله چه میگویند. یکی میگفت: هیچ کارشان حساب و کتاب ندارد. ۹ میلیارد تومان خرج کردند تا اینجا پاساژ بسازند حالا دارند پاساژ را از بیخ در می آورند.
یک لحظه از خود بیخود شدیم و می خواستیم داد بزنیم پاســــــــــــــــــــــــــــاژ!! این زیر! این یک گُله جا؟! که به خود آمدیم و بی خیال طرح آبجکشن شدیم!
دیگری می گفت: ساخت این پاساژ را شهردار سابق منطقه دستور داده و حالا که برکنار شده، شهردار جدید بی خیال همه چی شده و به این دلیل که نشان دهد سلفش عجب آدم بی کفایتی بوده، از اساس منکر ۹ میلیارد تومان شده و سازه را از دم تیغ گذرانده است.
راستش را بخواهید ترسیدیم و سعی کردیم بیش از این آنجا نمانیم. آخر اگر قرار بود همینطور ادامه پیدا کند یک هُو سر از مبالغ بیشتر، مثلا ۳هزار میلیارد تومان در می آوردیم که به یک جای قبای خیلی ها بر می خورد!
این شد که باز این مرام معروف ما، جوگیرمان کرد و گفتیم ما خراب شویم و صحنه را خالی کنیم بهتر است از اینکه خدای ناکرده فردا شهرداری یا هر جای دیگر بخواهد درباره این میلیارد تومان ها که مردم می گویند، پاسخ دهند. آقا “ماشین ما از کُررِگی دم نداشت”! نه پل خراب شده نه زیر پل! همه چیز هم آرام آرام است و ما هم خوشحال خوشحالیم!
نویسنده: شاسکول، عبدل سابق